شاعرانه های طلبه
شعر های عارفانه عاشقانه







بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      




عشق




جستجو







کد ماوس


 
  لایق باش... ...

لایق باش...

پسری از مادرش پرسید:

چگونه میتوانم زن لایقی برای خودم پیدا کنم

مادر پاسخ داد:

نگران پیدا کردن زن لایق نباش

روی مردی لایق شدن تمرکز کن تا زنی لایق نصیبت شود.


  دست گلهای آب داده... ...

.

خانمی داستانی برایم گفت که نه حزب اللهی بود و نه چادری….!

گفت روز 13فروردین امسال طبق روال سالهای گذشته وسایل لازمه گردش را در ماشین جا بجا میکردم…

پیر زن خوش رویی مقابل خانه اش در یک صندلی کوچک نشسته بود و ذکر میگفت با تسبیح…!

ما همگی حرکت کردیم و رفتیم به طرف طبیعت که روز سیزده را بدر کنیم…

برای اینکه به ترافیک طاقت فرسای عصر نخوریم یک ساعت به غروب مانده از پارک جنگلی به طرف خانه حرکت کردیم…!

وقتی که رسیدم به محله خودمان با کمال تعجب دیدم که همان پیر زن همسایه نشسته بر در خانه اش و مشغول پاک کردن برنج است…

برایم عجیب بود، چون تنها روزی که هیچ کس در شهر نمی ماند، این پیرزن تنها نشسته بود و مشغول کارش بود…

کنجکاو شدم و رفتم جلو و سلام کردم.. خیلی گرم سلامم را جواب داد و احوالم را پرسید…

بدون مقدمه رفتم سر اصل مطلب و کنجکاوی ام را در حد یک سوال از پیر زن همسایه پرسیدم که:

مادر جان چرا تنها نشستی؟

خب پاشو برو گردشی، تفریحی چیزی!!

من از صبح که رفتم شما اینجا بودی تا حالا…..!!

پیر زن گفت دخترم بشین….!

کنارش نشستم…!

از کیف پول کوچکش که در بغلش گذاشته بود عکسی در آورد که دنیا بر سرم خراب شد.

عکس چهار فرزند شهیدش را به دستم داد و یکی یکی اسمشان را با تاریخ شهادت و محل شهادت گفت برایم….

ماتم برده بود…

دست روی عکس آخری گذاشت و گفت این عکس رضاست که میگن تو اروند غواص بود ولی هنوز از اون خبری نیست…

گفت منتظرم شاید کسی بیاد و خبری بده…!

بنده خدا پدرش سه سال پیش به رحمت خدا رفت…

حالا منم و خودم تو این تنهایی، که منتظرم شاید از رضام خبری بیارن…

محسن و احمد و صادق بهشت زهران ولی دلم پیش رضاست تا نیاد نمیتونم کاری کنم..

به خودم آمدم دیدم که صورتم خیس اشک هست و اصلا حواسم نبود که مادر هم مثل من غرق در اشک بود…

رویش را بوسیدم و برگشتم خانه

و الان فهمیدم که من امنیت و عزت و تفریحم را مدیون مادرانی هستم که دست گل به آب دادند…..

-شادی ارواح طیبه شهدا و والدین مرحوم آنها و سلامتی والدین زنده شان صلوات-

.

موضوعات: شهیدان, احادیث, حکایات
[یکشنبه 1395-12-08] [ 03:41:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  به یادتان هستیم،خدا کند به راهتان نیز باشیم... ...


شهدای اسفند ماه

موضوعات: شهیدان, احادیث, عکس ها
 [ 03:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نماز.... ...

ده خصلت در نماز

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌واله فرمود:

نماز ستون دین است و در آن ده خصلت است:

1_ زینت صورت و آبروی نمازگزار است؛

2_ نور و روشنی دل است؛

3_ باعث و سبب راحتی بدن است؛

4_ سبب نزول رحمت است؛

5_ چراغ آسمان است. جایی که نماز خوانده می شود برای آسمان ها مانند ستاره ای می درخشد.

6_سبب سنگینی عمل در ترازوی اعمال است؛

7_ سبب خشنودی پروردگار است؛

8_ بهای بهشت است؛

9_ اُنس در قبر است؛

10_ حجاب و پرده ای از آتش جهنم است.

و کسی که نماز را به پا داشت دین را بپا داشت. و کسی که نماز را ترک کند دین را نابود کرد.

منبع

مواعظ العددیّه،ص 224

#نماز

موضوعات: احادیث, حکایات, سخنی باشما, تربیتی(خانوادگی), لحظه ای با علما...., مناجات دلانه, نماز
 [ 03:37:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خواندنی ای.... ...

#داستانک #آموزنده

ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ میکرد، ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﻪ تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ شد ﻭ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩ.

ﺁﺧﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 5 ﺳﺎﻋﺖ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ نگهبان ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ، پس از بهبود حالش، ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ ﺯد.

ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻣﻦ 35 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ که ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ،

ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ورود با ﻣن ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽ کنی ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ من خداحافظی ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽﺷﻮﯼ. ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ ﺑﺎ من ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﯿﺴتم

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ روزهای ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ، ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ سری ﺑﺰﻧﻢ.

ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮسی ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ چون ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ ."ﻣﺘﻮﺍضعانه تر و دوستانه تر وجود هم را لمس کنیم، بی تفاوت بودن خصلت زیبایی نیست.

#تواضع

موضوعات: احادیث, حکایات, تربیتی(خانوادگی)
 [ 03:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تربیتی... ...

ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ

ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺎ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﺎ

ﺭﻭﺍﻧﭙﺰﺷﮑﺎﻥ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻪ؟

ﺯﯾﺮﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻬﺶ ﮔﯿﺮ ﻣﯿﺪﯼ…

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻨﻔﺲ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟

ﺯﯾﺮﺍ ﺗﺸﻮﯾﻘﺶ ﻧﻤﯽﮐﻨﯽ…

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﮐﻢ ﺣﺮﻓﻪ؟

ﺯﯾﺮﺍ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺣﺮﻑ ﻧﻤﯿﺰﻧﯽ…

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺩﺯﺩﯼ ﻣﯿﮑﻨﻪ؟

ﺯﯾﺮﺍ ﺑﺬﻝ ﻭ ﺑﺨﺸﺶ ﺭﻭ ﺑﻬﺶ ﻧﻤﯽﺁﻣﻮﺯﯼ…

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺗﺮﺳﻮﺳﺖ؟

ﺯﯾﺮﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﯾﺸﻮ ﻣﯿﮑﻨﯽ…

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ؟

ﺯﯾﺮﺍ ﺻﺪﺍﺕ ﺭﻭ ﻭﺍﺳﺶ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻧﻤﯽﺁﺭﯼ…

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺼﺒﯿﻪ؟

ﺯﯾﺮﺍ ﺍﺯﺵ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﻤﯿﮑﻨﯽ…

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺑﺨﯿﻠﻪ؟

ﺯﯾﺮﺍ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻧﻤﯿﮑﻨﯽ…

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﭘﺮﺧﺎﺵ ﻣﯿﮑﻨﻪ؟

ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﺧﺸﻦ ﻭ ﺳﺨﺘﮕﯿﺮﯼ…

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺿﻌﯿﻔﻪ؟

ﺯﯾﺮﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻬﺪﯾﺪﺵ ﻣﯿﮑﻨﯽ…

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯿﮑﻨﻪ؟

ﺯﯾﺮﺍ ﺑﻬﺶ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﻤﯿﺪﯼ…

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ؟

ﺯﯾﺮﺍ ﺑﻐﻠﺶ ﻧﻤﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﻧﻤﯽﺑﻮﺳﯿﺶ…

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﮔﻮﺷﻪ ﮔﯿﺮﻩ؟

ﺯﯾﺮﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﺸﻐﻮﻟﯽ…(ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ‏)

ﻧﻤﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎ ﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻄﺮﻧﺎﮎ ﻭ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺩﺭﻣﺎﻧﻨﺪ

ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ:

ﭘﺪﺭﺍﻥ و ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ؛

ﮐﻮﺩﮐﺘﺎﻥ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻤﺎﯼ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﻤﺎﺳﺖ…

ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ،

ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

ﻟﻄﻔﺎ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻫﻤﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻫﺎ، ﭘﯽ ﺑﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﺎﻥ ﺑﺒﺮﻧﺪ.

موضوعات: احادیث, حکایات, تربیتی(خانوادگی)
 [ 03:33:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت
 
مداحی های محرم