شاعرانه های طلبه
شعر های عارفانه عاشقانه







اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




عشق




جستجو







کد ماوس


 
  دل بسته فانی ...


#خدایی که مارا از خاک آفرید روزی مارا به همان خاک برمی گرداند،ای آدمی به چه چیز این دنیای فانی دل بسته ای؟

موضوعات: خود شناسی, خدایی, تلنگر
[پنجشنبه 1396-08-04] [ 08:35:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  توبه نصوح....   ...

?توبه نصوح

? نصوح مردی بود شبیه زنها، صدایش نازک بود، صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت.
او با سوء استفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار دلاکی میکرد و کسی از وضع او خبر نداشت. او از این راه، هم امرار معاش میکرد و هم برایش لذت بخش بود.
گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست.

? روزی دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد. از قضا گوهر گرانبهایش همانجا مفقود شد. دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه را تفتیش کنند.

? وقتی نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایی، خود را در خزینه حمام پنهان کرد.

? وقتی دید مأمورین برای گرفتن او به خزینه آمدند، به خدای تعالی رو آورد و از روی اخلاص و به صورت قلبی همانجا توبه کرد.

? ناگهان از بیرون حمام آوازی بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد و مأموران او را رها کردند.

? و نصوح خسته و نالان شکر خدا را به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد و به خانه خود رفت.
او عنایت پروردگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و از گناه کناره گرفت.

? چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد و نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم و دیگر هم به حمام نرفت.

? هر مقدار مالی که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و از شهر خارج شد و در کوهی که در چند فرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید.

? در یکی از روزها همانطور که مشغول کار بود، چشمش به میشی افتاد که در آن کوه چرا میکرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از آن کیست?
عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعا از شبانی فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستی من از آن نگهداری کنم تا صاحبش پیدا شود. لذا آن میش را گرفت و نگهداری نمود، پس از مدتی میش زاد و ولد کرد و نصوح از شیر آنها بهره مند میشد.

? روزی کاروانی راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگی مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جای آب به آنها شیر داد، به طوری که همگی سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند. او راهی نزدیک به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانی کردند و او در آنجا قلعه ای بنا کرده و چاه آبی حفر نمود و کم کم آنجا منازلی ساخته و شهرکی بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا می آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگی به چشم بزرگی به او می نگریستند.

? رفته رفته آوازه خوبی و حسن تدبیر او به گوش پادشاه رسید که پدر همان دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وی را از طرف او به دربار دعوت کنند.

? همین که دعوت شاه به نصوح رسید، نپذیزفت و گفت: من کاری دارم و از رفتن به نزد سلطان عذر خواست.
مأمورین چون این سخن را به شاه رساندند، بسیار تعجب کرد و اظهار داشت: حال که او نزد ما نمی آید ما میرویم او را ببینیم.

? با درباریانش به سوی نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد.

? بنا بر رسم آن روزگار و به خاطر از بین رفتن شاه در اقبال دیدار نصوح، نصوح را بر تخت سلطنت بنشاندند.

? نصوح چون به پادشاهی رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و با همان دختر پادشاه ازدواج کرد.

? روزی در بارگاهش نشسته بود، شخصی بر او وارد شد و گفت: چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را از عدالت تو طالبم.
نصوح گفت: میش تو پیش من است و هر چه دارم از آن میش توست.
وی دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند.

? آن شخص به دستور خدا گفت:
بدان ای نصوح! نه من شبانم و نه آن، یک میش بوده است، بلکه ما دو فرشته، برای آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت، اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد. و از نظر غایب شد.

⚪️ به همین دلیل به توبه واقعی و راستین، (توبه نصوح) گویند.

موضوعات: حکایات, تربیتی(خانوادگی), داستان های خواندنی, خدایی
[پنجشنبه 1396-03-25] [ 03:58:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  الله.... ...


#شما_دینتون_رو_فروختید_و_ما_اون_رو_خریدیم…

موضوعات: حکایات, سخنی باشما, تربیتی(خانوادگی), جنگ نرم, داستان های خواندنی, جمله عالمانه, حجاب, خدایی
[چهارشنبه 1396-01-30] [ 09:52:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  فرزند آدم ...

#ای فرزند آدم ?سه مرحمت به تو نمودم :?پنهان نمودم از تو چیزهایی را که اگر خانواده ات علم به آنها پیدا می کردند ، هرگز تو را پنهان نمی نمودند.

?به تو وسعت در رزق و روزی دادم ، آنگاه از تو قرض خواستم برای خودت ، اما تو چیزی پیش نفرستادی.

?هنگام مرگ به تو اجازه دادم در ثلث مالت تصرف کنی اما تو چیزی پیش نفرستادی.

?احادیث قدسی

موضوعات: احادیث, نصیحت..., خدایی
 [ 09:46:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  قدم قدم تا خدا ...

یک قدم تا خدا:

#حدیث_روز

?????????

?هوَالْغَنِی?

? ﻗﺎﻝَ ﺳَﻤِﻌْﺖُ ﺃَﺑَﺎ ﻋَﺒْﺪِ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ ﻉ ﻳَﻘُﻮﻝُ ﻓِﻴﻤَﺎ ﻧَﺎﺟَﻰ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪُ ﻋَﺰﱠﱠ ﻭَ ﺟَﻞﱠﱠ ﺑِﻪِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﻉ ﻳَﺎ ﻣُﻮﺳَﻰ ﻧَﺎﻓِﺲْ ﻓِﻰ ﺍﻟْﺨَﻴْﺮِ ﺃَﻫْﻠَﻪُ ﻭَ ﺍﺳْﺘَﺒِﻘْﻬُﻢْ ﺇِﻟَﻴْﻪِ ﻓَﺈِﻥﱠﱠ ﺍﻟْﺨَﻴْﺮَ ﻛَﺎﺳْﻤِﻪِ ﻭَ ﺍﺗْﺮُﻙْ ﻣِﻦَ ﺍﻟﺪﱡﱡﻧْﻴَﺎ ﻣَﺎ ﺑِﻚَ ﺍﻟْﻐِﻨَﻰ ﻋَﻨْﻪُ ﻭَ ﻟَﺎ ﺗَﻨْﻈُﺮْ ﻋَﻴْﻨُﻚَ ﺇِﻟَﻰ ﻛُﻞﱢﱢ ﻣَﻔْﺘُﻮﻥٍ ﺑِﻬَﺎ ﻭَ ﻣُﻮﻛَﻞٍ ﺇِﻟَﻰ ﻧَﻔْﺴِﻪِ ﻭَ ﺍﻋْﻠَﻢْ ﺃَﻥﱠﱠ ﻛُﻞﱠﱠ ﻓِﺘْﻨَﺔٍ ﺑَﺪْﺅُﻫَﺎ ﺣُﺐﱡﱡ ﺍﻟﺪﱡﱡﻧْﻴَﺎ ﻭَ ﻟَﺎ ﺗَﻐْﺒِﻂْ ﺃَﺣَﺪﺍً ﺑِﻜَﺜْﺮَﺓِ ﺍﻟْﻤَﺎﻝِ ﻓَﺈِﻥﱠﱠ ﻣَﻊَ ﻛَﺜْﺮَﺓِ ﺍﻟْﻤَﺎﻝِ ﺗَﻜْﺜُﺮُ ﺍﻟﺬﱡﱡﻧُﻮﺏُ ﻟِﻮَﺍﺟِﺐِ ﺍﻟْﺤُﻘُﻮﻕِ ﻭَ ﻟَﺎ ﺗَﻐْﺒِﻄَﻦﱠﱠ ﺃَﺣَﺪﺍً ﺑِﺮِﺿَﻰ ﺍﻟﻨﱠﱠﺎﺱِ ﻋَﻨْﻪُ ﺣَﺘﱠﱠﻰ ﺗَﻌْﻠَﻢَ ﺃَﻥﱠﱠ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪَ ﺭَﺍﺽٍ ﻋَﻨْﻪُ ﻭَ ﻟَﺎ ﺗَﻐْﺒِﻄَﻦﱠﱠ ﻣَﺨْﻠُﻮﻗﺎً ﺑِﻄَﺎﻋَﺔِ ﺍﻟﻨﱠﱠﺎﺱِ ﻟَﻪُ ﻓَﺈِﻥﱠﱠ ﻃَﺎﻋَﺔَ ﺍﻟﻨﱠﱠﺎﺱِ ﻟَﻪُ ﻭَ ﺍﺗﱢﱢﺒَﺎﻋَﻬُﻢْ ﺇِﻳﱠﱠﺎﻩُ ﻋَﻠَﻰ ﻏَﻴْﺮِ ﺍﻟْﺤَﻖﱢﱢ ﻫَﻠَﺎﻙٌ ﻟَﻪُ ﻭَ ﻟِﻤَﻦِ ﺍﺗﱠﱠﺒَﻌَﻪُ

ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ علیه السلام ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﺯ ﻣﻨﺎﺟﺎﺗﻬﺎﻯ ﺧﺪﺍﻯ ﻋﺰﻭﺟﻞ ﺑﺎ ﻣﻮﺳﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ:

?…ﺍﻯ ﻣﻮﺳﻰ ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﺧﻴﺮ ﺑﺎ ﺍﻫﻠﺶ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﮔﺬﺍﺭ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﭘﻴﺸﻰ ﮔﻴﺮ، ﺯﻳﺮﺍ ﻛﺎﺭ ﺧﻴﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﺳﻤﺶ (ﻧﻴﻜﻮ ﻭ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ) ﺍﺳﺖ

? ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺪﺍﻥ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﻧﺪﺍﺭﻯ ﺭﻫﺎ ﻛﻦ

? ﻭ بفریب ﺧﻮﺭندﮔﺎﻥ دﻧﻴﺎ ﻭ به خوﺩ ﻭﺍگذاشته ها ﻣﻨﮕﺮ ﻭ ﺑﺪﺍن کهﺁﻏﺎﺯ ﻫﺮ ﻓﺘﻨﻪ ای ﻣﺤﺒﺖ ﺩﻧﻴﺎﺳﺖ

?ﻭ به ماﻝ ﺯﻳﺎﺩ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﻏﺒﻄﻪ ﻣﺒﺮ، ﺯﻳﺮﺍ با فراوانی مال گناهانی هم که مربوط به حقوق واجب است فراوان میشود

?ﻭ ﺑﺤﺎﻝ کسی که ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩﻧﺪ ﻏﺒﻄﻪ ﻣﺒﺮ، ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻰ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﻭ خشنوﺩ ﺍﺳﺖ

?ﻭ ﻧﻴﺰ به حاﻝ ﻣﺨﻠﻮﻗﻰ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻨﺪ ﻏﺒﻄﻪ ﻣﺒﺮ، ﺯﻳﺮﺍ ﺍطاعت ﻭ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻧﺎﺣﻖ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﻫﻠﺎﻛﺖ ﺍﻭ ﻭ ﭘﻴﺮﻭﺍﻧﺶ ﺑﺎﺷﺪ.

?اصول ﻛﺎﻓﻰ جلد 3 ﺹ:203

???????????

موضوعات: احادیث, خدایی
[سه شنبه 1396-01-29] [ 10:49:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت