شاعرانه های طلبه
شعر های عارفانه عاشقانه







تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          




عشق




جستجو







کد ماوس


 
  لایق باش... ...

لایق باش...

پسری از مادرش پرسید:

چگونه میتوانم زن لایقی برای خودم پیدا کنم

مادر پاسخ داد:

نگران پیدا کردن زن لایق نباش

روی مردی لایق شدن تمرکز کن تا زنی لایق نصیبت شود.


  خوشبختی؟....خوشبختی.... ...


- اگه شما غذا در یخچال خونتون دارید لباس هم به تن دارین و یک سقف هم بالا سرتون هست و جایی برای خوابیدن دارین پس شما از 75 درصد از کل مردم جهان ثروتمند تری.
-اگه شما الان پول در کیفتان هست و کمی هم پول خرد دارید تا هرکجا بخواهید بروید پس شما جزو 18 درصد مردم پولدار دنیا هستین.
-اگه شما زنده هستین با سلامتی بیشتر از مریضی پس شما نسبت به میلیونها آدمی که طی این هفته خواهند مرد لطف بیشتری از خداوند نصیبتان شده.
-اگه شما می توانید این پیام را براحتی بخوانید و بفهمید شما از 3 میلیارد انسانی که در جهان هستند و نمی توانند ببینند و بخوانند یا از مشکل عقب ماندگی ذهنی رنج می برند خوشبخت تر هستید.
*زندگی همش شکایت و حسرت خوردن نیست،
زندگی یعنی هزاران دلیل برای شکرگزاری به
درگاه خداوند مهربان و لطیف ….

موضوعات: احادیث, سخنی باشما
[دوشنبه 1395-11-25] [ 04:02:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خدا چه میکند؟... ...

کودکی اندیشید که خدا چه میخورد چه میپوشد ودر کجا منزل دارد؟ندایی امد که :او غم بندگانش رامیخورد گناهانشان را میپوشد ودر قلب شکسته ی انان ساکن است

موضوعات: احادیث, حکایات, سخنی باشما
 [ 04:00:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  حضرت زهرا(س)از زبان آقا.... ...


چرا پیامبر(ص) دست دخترش، فاطمه زهرا(س) را می‌بوسید؟
مقام معظم رهبری می‌فرمایند: بوسه بر دست فاطمه زهرا(س) از طرف پیامبر اکرم(ص)را، هرگز نباید حمل بر یک معنای عاطفی کرد این خیلی غلط و خیلی حقیر است اگر ما خیال کنیم که چون دخترش بود و دوستش می‌داشت، دستش را می‌بوسید!
حضرت زهرا (س) در سنین 6-7 سالگی بودند اختلاف وجود دارد چون در تاریخ ولادت آن حضرت، روایات مختلف است که قضیه شعب ابی‌طالب پیش آمد،‌ شعب ابی‌طالب دوران بسیار سختی در تاریخ صدر اسلام است؛‌ یعنی دعوت پیامبر شروع شده بود، دعوت را علنی کرده بود، به تدریج مردم مکه به خصوص جوانان به خصوص برده‌ها به حضرت می‌گرویدند و بزرگان طاغوت مثل همان ابولهب و دیگران دیدند که هیچ چاره‌ای ندارند جز اینکه پیامبر و همه مجموعه دور و برش را از مکه اخراج کنند همین کار را هم کردند تعداد زیادی از این‌ها را که ده‌ها خانوار می‌شدند و شامل پیامبر و خویشاوندان پیامبر و خود ابی‌طالب با اینکه ابی‌طالب هم جزو بزرگان بود و بچه و بزرگ و کوچک می‌شدند همه را از مکه بیرون کردند.
این‌ها از مکه بیرون رفتند اما کجا بروند؟ تصادفاً جناب ابی‌طالب، در گوشه‌ای از نزدیکی مکه، فرضاً چند کیلومتری مکه در شکاف کوهی ملکی داشت، اسمش شعب ابی‌طالب بود شعب یعنی همان شکاف کوه؛ یک دره کوچک، ما مشهدی‌ها به چنین جایی «بازه»‌ می‌گوییم اتفاقا این از آن لغت‌های صحیح دقیق فارسی سره هم هست که به لهجه محلی، روستایی‌ها به آن «بزه» می‌گویند اما همان اصلش بازه است. جناب ابی‌طالب یک بازه یا یک شعب داشت، گفتند به آنجا برویم.
حالا شما فکرش را بکنید! در مکه، روزها هوا گرم و شب‌ها بی‌نهایت سرد بود؛ یعنی وضعیتی غیرقابل تحمل، این‌ها سه سال در این بیابان‌ها زندگی کردند چقدر گرسنگی کشیدند چقدر سختی کشیدند، چقدر محنت بردند، خدا می‌داند، یکی از دوره‌های سخت پیامبر، آنجا بود، پیامبر اکرم در این دوران، مسئولیتش فقط مسئولیت رهبری به معنای اداره یک جمعیت نبود، باید می‌توانست از کار خودش پیش این‌هایی که دچار محنت شده‌اند،‌ دفاع کند.
می‌دانید وقتی که اوضاع خوب است، کسانی که دور محور یک رهبری جمع شده‌اند، همه از اوضاع راضی‌اند، می‌گویند خدا پدرش را بیامرزد، ما را به این وضع خوب آورد، وقتی سختی پیدا می‌شود همه دچار تردید می‌شوند. می‌گویند ایشان ما را آورد؛ ما که نمی‌خواستیم به این وضع دچار شویم البته ایمان‌های قوی می‌ایستند، اما بالاخره همه سختی‌ها به دوش پیامبر فشار می‌آورد.
در همین اثنا وقتی که نهایت شدت روحی برای پیامبر بود جناب ابی‌طالب که پشتیبان پیامبر و امید او محسوب می‌شد و خدیجه کبری که او هم بزرگ‌ترین کمک روحی برای پیامبر به شمار می‌رفت، در ظرف یک هفته از دنیا رفتند! حادثه خیلی عجیبی است؛ یعنی پیامبر تنهای تنها شد.
من نمی‌دانم شما هیچ وقت رئیس یک مجموعه کاری بوده‌اید تا بدانید معنای مسئولیت یک مجموعه چیست؟! در چنین شرایطی، انسان واقعاً‌ بی‌چاره می‌شود. در این شرایط نقش فاطمه زهرا (س) را ببینید آدم تاریخ را که نگاه می‌کند اینگونه موارد را در گوشه کنارها هم باید پیدا کند، متأسفانه هیچ فصلی برای این طور چیزها باز نکرده‌اند، فاطمه زهرا (س) مثل یک مادر، مثل یک مشاور، مثل یک پرستار برای پیامبر بوده است. آنجا بوده که گفتند فاطمه ام‌ابیها، مادر پدرش است این مربوط به آن وقت است؛ یعنی وقتی که یک دختر 6-7 ساله این گونه بوده است البته در محیط‌های عربی و در محیط‌ها ی گرم، دختران زودتر رشد جسمی و روحی می‌کنند مثلاً به اندازه رشد یک دختر ده، دوازده ساله امروز این احساس مسئولیت است آیا این نمی‌تواند برای یک جوان الگو باشد که نسبت به مسائل پیرامونی خودش زود احساس مسئولیت و احساس نشاط کند؟ آن سرمایه عظیم نشاطی را که در وجود اوست خرج کند، برای اینکه غبار کدورت و غم را از چهره پدری که مثلا حدود 50 سال از سنش می‌گذرد و تقریباً پیرمردی شده است پاک کند. آیا این نمی‌تواند برای یک جوان الگو باشد؟ این خیلی مهم است.
آن وقت در چنین دنیایی، پیامبر اکرم دختری تربیت می‌کند که این دختر، شایستگی آن را پیدا می‌کند که پیامبر خدا بیاید دست او را ببوسد! بوسه بر دست فاطمه زهرا از طرف پیامبر را، هرگز نباید حمل بر یک معنای عاطفی کرد این خیلی غلط و خیلی حقیر است اگر ما خیال کنیم که چون دخترش بود و دوستش می‌داشت، دستش را می‌بوسید مگر شخصیتی به آن ارجمندی، آن هم با آن عدل و حکمتی که در پیامبر هست و اتکایش به وحی و الهام الهی است خم می‌شود و دست دخترش را می‌بوسد؟ نه، این یک چیز دیگر و یک معنای دیگری است این حاکی است که این دختر جوان، این زنی که وقتی از دنیا رفته، بین هجده سال تا بیست و پنج سال سن داشته، هجده سال هم گفته‌اند اصلا در اوج ملکوت انسانی قرار داشته و یک شخص فوق‌العاده بوده است. این نگرش اسلام به زن است.
اما مقام معنوی این بزرگوار، نسبت به مقام جهادی و انقلابی و اجتماعی او، باز به مراتب بالاتر است. فاطمه زهرا به صورت، یک بشر و یک زن، آن هم زن جوانی است اما در معنا، یک حقیقت عظیم و یک نور درخشان الهی و یک بنده صالح و یک انسان ممتاز و برگزیده است.
کسی است که رسول اکرم به امیرالمومنین (ع) فرمود: «یا علی انت امام امتی و خلیفتی علیها بعدی و انت قائد المؤمنین الی الجنة و کأنی انظر الی ابنتی فاطمه قد اقبلت یوم القیامه علی نجیب من نور عن یمینها سبعون الف ملک و عن یسارها سبعون الف ملک و بین یدیها سبعون الف ملک و خلفها سبعون الف ملک تقود مومنات امتی الی الجنه»؛ یعنی در روز قیامت امیرالمؤمنین مردان مؤمن را و فاطمه زهرا زنان مؤمن را به بهشت الهی راهنمایی می‌کنند، او عِدل و هم‌پایه و هم‌سنگ امیرالمؤمنین است.

موضوعات: احادیث
 [ 03:41:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  حکایتی خواندنی... ...

حکایتی عجیب از سید العارفین ره آیت الله محمد تقی آملی می‌فرماید: من مدت‌ها می‌دیدم که مرحوم قاضی دو سه ساعت در وادی السلام می‌نشینند، با خود می‌گفتم: «انسان باید زیارت کند و برگردد و به قرائت فاتحه‌ای روح مردگان را شاد کند، کارهای لازم تر هم هست که باید به آن‌ها پرداخت!» این اشکال در دل من بود اما به احدی ابراز نکردم، حتی به صمیمی‌ترین رفیق خود از شاگردان استاد. مدتها گذشت و من هر روز برای استفاده از محضر استاد به خدمتش می‌رفتم، تا آن که از نجف اشرف بر مراجعت به ایران عازم شدم ولیکن در مصلحت بودن این سفر، تردید داشتم. این نیت هم در ذهن من بود و کسی از آن مطلع نبود. شبی بود می‌خواستم بخوابم؛ در آن اتاقی که بودم، در تاقچه پائین پای من کتاب بود؛ کتاب‌های علمی و دینی. در وقت خواب، طبعا پای من به سوی کتاب‌ها کشیده می‌شد، با خود گفتم: برخیزم و جای خواب را تغییر دهم یا لزومی ندارد، چون کتاب‌ها درست مقابل پای من نیست و بالاتر قرار گرفته، و این، هتک حرمت کتاب نیست. بالاخره بنا بر آن گذاشتم که هتک حرمت نیست و خوابیدم. صبح که به محضر استاد، مرحوم قاضی رفتم و سلام کردم: فرمود: «علیکم السلام! صلاح نیست شما به ایران بروید. و پا دراز کردن به سوی کتاب ها هم هتک احترام است.» بی اختیار حول زده گفتم: «آقا! شما از کجا فهمیده‌اید؟» فرمود: «از وادی‌السلام فهمیده‌ام.»

موضوعات: احادیث, حکایات
 [ 03:27:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خدایا ممتاز بشم... ...

تـو کلاس درس خدا ، اونیکـه نـاشکری میکنـه رد میـشـه

اونیکــه نـالـه میـکـنـه تجـدیـد می شـه

اونیکه صبر میکنـه قبـول میـشــه

ولـی اونیکـه شکـر میکنـــه شــاگـرد ممتـاز میـشـه

دعـــا میکنــم همیشه شاگـــرد ممتـــاز خدا باشی

دعام کن تا منم همکلاسیت بشم

موضوعات: احادیث, حکایات, سخنی باشما
 [ 03:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت