شاعرانه های طلبه
شعر های عارفانه عاشقانه







بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      




عشق




جستجو







کد ماوس


 
  لایق باش... ...

لایق باش...

پسری از مادرش پرسید:

چگونه میتوانم زن لایقی برای خودم پیدا کنم

مادر پاسخ داد:

نگران پیدا کردن زن لایق نباش

روی مردی لایق شدن تمرکز کن تا زنی لایق نصیبت شود.


  جواب نیکی... ...

آیا سزای نیکی بدی است؟

ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻣﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻮﺗﻪ ﻫﺎﯼ ﺁﺗﺶ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺟﯿﻦ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ.

ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻣﯽ ﮐﻪ ﮔﺬﺷﺖ ﻣﺎﺭ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺟﯿﻦ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﮔﻔﺖ :

ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻧﺖ ﺑﺰﻧﻢ ﯾﺎ ﺑﻪ ﻟﺒﺖ؟

ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺁﯾﺎ ﺳﺰﺍﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ؟

ﻣﺎﺭ ﮔﻔﺖ : ﺳﺰﺍﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺪﯼ ﺍﺳﺖ

ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺳﻮﺍﻝ ﺑﮑﻨﻨﺪ، ﺑﻪ ﺭﻭﺑﺎﻫﯽ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ.

ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺗﺎ ﺻﻮﺭﺕ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺭﺍ ﻧﺒﯿﻨﻢ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺣﮑﻢ ﮐﻨﻢ، برگشتند ﻭ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﺭﻭﻥ ﺑﻮﺗﻪ ﻫﺎﯼ ﺁﺗﺶ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ،

ﻣﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻤﺪﺍﺩ ﺑﺮﺁﻣﺪ ﻭ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ:

ﺑﻤﺎﻥ ﺗﺎ ﺭﺳﻢ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺯ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺮﺍﻓﮑﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﺩ.

“ﮐﻠﯿﻠﻪ ﻭ ﺩﻣﻨﻪ"?

موضوعات: احادیث, حکایات, سخنی باشما, تربیتی(خانوادگی), داستان های خواندنی
[سه شنبه 1395-12-10] [ 07:47:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نوعی دزدی... ...

دزدی فقط این نیست که ازدیوار مردم بالا روی

اگر ایمان مردم را زایل کردی این هم دزدی محسوب میشود

من طلبه که با نداشتن علم باعث ضلالت اطرافیانم میشوم ویا با منتشرکردن هر حرفی در فضای مجازی با وجودی که علم به حقیقت یا کذب آن ندارم باعث گریزمردم از حکومت اسلامی میشوم در حقیقت دزد ایمان مردم هستم.

دراین زمان #همه_مسئولیم

موضوعات: احادیث, حکایات, سخنی باشما, تربیتی(خانوادگی), انواع گناه
 [ 07:43:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سه تایی ها... ...

✨سه چیزرابه کار بگیر:

عقل،همت،صبر

?سه چیز را آلوده نکن:

قلب،زبان،چشم

?سه چیز را

هیچگاه و هیچوقت

فراموش نکن:

خدا،مرگ و دوست خوب

موضوعات: احادیث, حکایات, سخنی باشما, تربیتی(خانوادگی)
[دوشنبه 1395-12-09] [ 07:20:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  احتیاط!!!!!!!! ...


چون ترازو نداریم باید احتیاط کنیم!

:شخصی در مجلسی به آیت الله بهاالدینی( رضوان الله علیه) توهین و جسارتی کرده بود، (آیت الله بهاالدینی کسی بود که از ضریح مطهر امام رضا(علیه الاسلام) جواب سلام حضرت را شنیده بود.) یکی از علما و ارادتمندان ایشان می گوید: من در کنار ایشان بودم، عرض کردم اجازه می دهید که من جوابش را بدهم و با آن شخص برخورد کنم؟!

ایشان در حال تغیر فرمودند: ساکت باش نمی ترسی برکاتت از بین برود؟!

آیا برخورد با دشمن آقای بهاالدینی موجب از بین رفتن برکات می شود؟! علتش چیست؟!

علت این است که ما ترازو نداریم! ما که به کسی پرخاش می کنیم، حتی در موردی که حق با ماست، چون ترازو نداریم، ممکن است بیش از حق او، به او پرخاش نماییم. چون ترازو نداریم، میزان دقیق در دست نداریم، باید احتیاط کنیم! سخنرانی استاد فاطمی نیا

1392/6/19

موضوعات: احادیث, حکایات, سخنی باشما, تربیتی(خانوادگی)
 [ 07:18:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  قلب سنگی... ...

قصه دلهای شکسته !

یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود غیر از خدا هیچ کس نبود.

یه روزی خدای مهربون ما تصمیم گرفت یه سری جانشین برای خودش روی زمین درست کنه،

برای همین هم یه کمی خاک برداشت و اونو شکل ما آدما در آورد؛ اما بعد یه تیکه از این خاکو با روح خودش قاطی کرد و اونو گذاشت یه جایی وسط این آدم؛ یعنی همون جایی که الان قلب ما هست؛

اون موقعی که خدا دلای ما رو می ساخت، دلا مثل خمیر نرم نرم بود و تو دست خدا به هر شکلی که می خواست در می اومد؛ اما حالا این دلا سخت و سفت شده، برای همین هم هر وقت خدا از ترکیب دلای ما خوشش نمی یاد و می خواد اونا رو به شکل اولش دربیاره، تصمیم می گیره اونا رو بشکنه تا با قطره های اشک ما بتونه اونا رو مثل روز اولش نرم کنه!

حالا فهمیدین چرا وقتی دلامون می شکنه بیشتر سراغ خدا رو می گیریم؟ برای اینکه اون موقع دلامون تو دست خداست!

اما اگه سعی کنیم دلامون دوباره سرد نشه، شاید بتونه همیشه تو دست خدا باقی بمونه، فقط کافیه هرکاری که می خوایم بکنیم، ببینیم اون چی دوست داره تا همیشه ترکیب دلمون رو دوست داشته باشه!

موضوعات: احادیث, حکایات
 [ 07:17:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت
 
مداحی های محرم