شاعرانه های طلبه
شعر های عارفانه عاشقانه







مهر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30        




عشق




جستجو







کد ماوس


 
  لایق باش... ...

لایق باش...

پسری از مادرش پرسید:

چگونه میتوانم زن لایقی برای خودم پیدا کنم

مادر پاسخ داد:

نگران پیدا کردن زن لایق نباش

روی مردی لایق شدن تمرکز کن تا زنی لایق نصیبت شود.


  به خاطر.... ...

-اینو به افتخارپدرم میزارم

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

. وقتی بچه بودم منو میزاشتی رو دلت و ازم میپرسیدی قلب بابا کیه؟

منم با صدای کودکانه میگفتم: مـــن

بازم میپرسیدی جیگر بابا کیه؟

میگفتم: من

و باز میپرسیدی چشم بابا کیه؟

میگفتم: من

اون موقع ها درک نمیکردم قلب بابا بودن و جیگر بابا بودن و چشم بابا بودن یعنی چی!؟

اینو وقتی متوجه شدم که صورتت پر از چروک شده و موهات رنگ سیاهشو داده به سفیدی! بابایی تمام موهاتودیدم ﮐﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮم سفیدشدواززجرکشیدن من آروم آروم شکستی …

آره تازه فهمیدم قلب بابا بودن یعنی وقتی تو ناراحتی من دل تو دلم نیست ،

جیگر بابا بودن یعنی وقتی مریضی و ناخوشیتو میبینم جیگرم آتیش میگیره

و چشم بابا بودن یعنی وقتی نور چشمات کم شدن چشمای منم خیس شدن

“""بابایی خیلی خیلی خیلی خیلی دوست دارم""”

به سلامتی باباها ک هستن،ویا ب رحمت خدا رفتند….هرکی باباشودوست داره کپی کند

*مامانم بابامو صدا زد که در شیشه سس رو باز کنه

پدرم بعد از کلی کلنجار نتونست

منم خیلی راحت درش رو باز کردم و گفتم :اینم کاری داشت؟؟

پدرم لبخندی زد و گفت:

یادته وقتی بچه بودی من در شیشه رو شل میکردم تا بازش کنی و غرورت نشکنه؟

بدجوری بغض گلمو گرفت..

سلامتی همه باباها

…………….واما ………………

به سلامتی همه مامانایی که هروقت صداشون کنیم

میگن:جانم!

و هروقت صدامون می کنن،میگیم:چیه؟ها…؟

به سلامتی مادرایی که می تونند تا 10 تا فرزندشونا

نگهداری کنند اما 10 فرزند نمی تونند

از یک مادر

نگهداری کنند!

به سلامتی مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاد بچه هاشون دادند ،

ولی تو پیری

بچه هاشون خجالت میکشند

ویلچرشون

رو هل بدند!

به سلامتی مادری که وقتی غذا سرسفره کم میاد

،اولین کسی که از اون غذا

دوست نداره خودشه!

به سلامتی مادر .

تنها کسی که وقتی شکمشو لگد می زدم

از شدت شوق می خندید!

به سلامتی

مادر که دیوارش

از همه کوتاه تره !!!!! خدایا هر کی این پست رو کپی کرد درد دلش رو رفع کن..

صحبتهای فرزندی در کنار قبر مادرش:

ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺫﯾﺘﺖ ﻧﮑﻨﻢ 

ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﺴﺨﺮﺕ ﻧﮑﻨﻢ 

ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ 

ﻧﮕﻢ ﺗﻮ ﺍﻓﮑﺎﺭﺕ ﻋﻘﺐ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﻭ ﻗﺪﯾﻤﯿﻪ 

ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻣﺖ…

ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺮﺩ

ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ ﺷﺐ ﻫﺎ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺎﻡ ﺧﻮﻧﻪ … 

ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺮﺩ 

ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ ناراحتت نکنم 

دیگه صدامو روت بلند نمیکنم ، 

ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﮔﺮﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺩ… 

ﺷﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯿﺎ ﺑﺎﺷﻪ .

ﺗﺎ ﺩﯾﺮ ﻧﺸﺪﻩ ﺧﻮﺩﻣﻮﻧﻮ ﺍﺻﻼﺡ ﮐﻨﯿﻢ

ﻗﺪﺭﺷﻮﻧﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ .

تا ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﭘﺴﺖ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ ﺑﺬﺍﺭ

ﺷﺎﯾﺪ ﺧﯿﻠﯿﺎ ﺍﺯ ﮐﺮﺩﺍﺭﺷﻮﻥ ﭘﺸﯿﻤﻮﻥ ﺑﺸﻦ…

سلامتیه همه مادرای عزیز

که نبودشون اول بدبختی هاست.

- اگر مادرت هنوز کنارت است 

او را رها مکن 

و محبتش را فراموش نکن

وکاری کن که راضی باشد

چون در تمام زندگی فقط یک مادر داری و وقتی میمیرد ،

آنگاه ملائکه میگویند که

فوت شد آن کسیکه به سبب آن به تو رحم میگردد.

*امکان نداره بخونی و به اشتراک نذاری* 

          ******مادر******

موضوعات: احادیث, حکایات, سخنی باشما, تربیتی(خانوادگی)
[یکشنبه 1395-12-08] [ 03:32:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  غیبت.... ...

از دیگر طرق غیبت…

_ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻕ ﻏﻴﺒﺖ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﺎﻫﻰ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻏﻴﺒﺖ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﻛﻨﺪ، ﺍﺯ ﻣﺪﺣﻰ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﺜﻠﺎ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﻓﻠﺎﻧﻰ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﺎﺕ ﺧﻮﺑﻰ ﺩﺍﺭد! ﺩﺭ ﻋﺒﺎﺩﺍﺕ ﻛﻮﺗﺎﻫﻰ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ، ﻭﻟﻰ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﻛﻢ ﺻﺒﺮﻯ، ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﻫﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺒﺘﻠﺎ ﻫﺴﺘﻴﻢ، ﺳﺴﺘﻰ ﺩﺭ ﻋﺒﺎﺩﺍﺕ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﺪﻩ. ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺬﻣﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﻘﺼﻮﺩﺵ ﻣﺬﻣﺖ ﺍﺯ ﺍﻭﺳﺖ! ﻭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺪﺡ ﻛﻨﺪ ﺑﻪ ﺗﺸﺒﻴﻪ ﻛﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻫﻞ ﺻﻠﺎﺡ ﺩﺭ ﻣﺬﻣﺖ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ.

_ ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺺ ﺟﻤﻊ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻴﻦ ﺳﻪ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﻏﻴﺒﺖ ﻭ ﺭﻳﺎ ﻭ ﺗﺰﻛﻴﻪ ﻧﻔﺲ. ﻭ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻏﻴﺒﺖ ﺗﻌﻔﻒ ﻣﻰکند! ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﺎﺯﻯ ﻣﻰﻛﻨﺪ ﺑﺎ ﺍﻫﻞ ﺟﻬﻞ ﻭ ﻧﺎﺩﺍﻧﻰ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻰ ﻛﻪ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺑﻪ ﻋﻠﻢ ﻭ ﻋﻤﻞ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻧﻜﻪ ﻃﺮﻳﻘﻪ ﺭﺍ ﻣﺤﻜﻢ ﻛﻨﻨﺪ. ﭘﺲ، ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺗﻌﻘﻴﺐ ﻛﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻜﺎﻳﺪ ﺧﻮﺩ ﺣﺒﻂ ﻛﻨﺪ ﻋﻤﻞ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺨﻨﺪﺩ.

#چهل_حدیث ، امام خمینی (ره)

موضوعات: احادیث, حکایات, سخنی باشما, لحظه ای با علما....
 [ 03:24:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیطان... ...

-توصیه اخلاقی رهبر معظم انقلاب

-شیطان در نماز شب هم به سراغ شما می‌آید!

-حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای یکی از جلسات درس خارج فقه، با قرائت حدیثی درباره تلاش شیطان برای فریفتن انسانها، فرمودند: برادران! مراقب شیطان باشیم، در بهترین حالات، شیطان می‌آید سراغ انسان.

-در وقت نماز شب که مشغول عبادتید، مشغول تضرّعید، همان وقت شیطان می‌آید سراغ شما. بستگی دارد که من و شما چه‌جور آدمی باشیم؛ یک وقت ما را وسوسه می‌کند بوسیلۀ عُجب، یک وقت ما را وسوسه می‌کند بوسیلۀ ریا، یک وقت وسوسه می‌کند بوسیلۀ ایجاد شک و تردید در این کاری که داریم می‌کنیم. …

-بارها عرض کرده‌ایم اینکه شیطان در قرآن کریم این‌همه اسمش تکرار شده، چه اسم شیطان، چه اسم ابلیس برای خاطر این است که اهمیتِ این دشمنِ خطرناک را ما فراموش نکنیم… شیاطین انس هم همینجورند، آنها هم از شیطانِ جنّ الهام می‌گیرند، به یکدیگر کمک می‌کنند برای اینکه ما را منصرف کنند، منحرف کنند از صراط مستقیم.

-ثبات بر صراط مستقیم، آن چیزی است که انسان هر روزی بارها و بارها از خدای متعال می‌خواهد: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم‏». خوب، شما که در صراط مستقیم‌اید، «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم‏» یعنی: در سرِ دو راهی‌ها، ما را به آن راهی که #صراط_مستقیم است، هدایت کن! یعنی ما را مستمراً بر این صراط قرار بده که از آن منصرف و منحرف نشویم.

موضوعات: احادیث, حکایات, سخنی باشما, آقا را از هر طرف بخوانی آقاست...., تربیتی(خانوادگی), لحظه ای با علما....
 [ 03:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سبزه عید... ...


اگه تخمه پرتقال یا نارنگی را48بخیسانیدبعدبعنوان سبره عیدبکارید یه همچین سبزه عیدی برای شب عیددارید…

موضوعات: احادیث, عکس ها, خانم خونه
 [ 03:21:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  و او شاهد بر همه چیز است... ...

جایى که غیر از من و تو کسى نباشد

آهنگرى آهن تفتیده و داغ را با دست از کوره بیرون مى آورد و دستش ‍ نمى سوخت ، علت را به اصرار از او پرسیدند، گفت : در همسایگى من زنى خوش صورت و زیبا بود که شوهرى فقیر و پریشان و بى نام و نشان داشت . دلم به طرف او میل پیدا کرد و گرفتار او شدم ، اما نمى دانستم چگونه عشق و علاقه ام را به او ابراز کنم 

تا آن که سالى قحطى شد و اهل بلد همه گرفتار شدند و چیزى براى خوردن نداشتند ولى وضع من خوب بود، آن زن روزى نزد من آمد و گفت : اى مرد! بر من و بچه هایم رحم کن که خدا رحم کنندگان را دوست مى دارد. 

گفتم : ممکن نیست مگر آن که کامى از تو حاصل کنم 

زن گفت : حاضرم ولى بشرط آنکه مرا جایى ببرى که غیر از من و تو احدى در آنجا نباشد و از این کار باخبر نشود، من قبول کردم و او را بجاى خلوتى بردم ، دیدم زن مثل بید در معرض باد بهار مى لرزد، پرسیدم : چرا مى لرزى ؟

گفت : چون تو بشرطى که با من کردى وفا ننمودى و اینجا غیر از من و تو پنج نفر دیگر حاضرند؛ دو ملک موکل بر من و دو ملک موکل بر تو و خداى شاهد و آگاه بر همه چیز، ناگهان بخود آمدم و متنبه شدم ، از خدا ترسیدم و آتش شهوتم را خاموش ‍ نمودم و از مال و ثروت خود او را بى نیاز کردم از آن موقع آتش در دست من اثر نمى کند

ریاحین الشریعه ، ج 2، ص 130

موضوعات: احادیث, حکایات, سخنی باشما, تربیتی(خانوادگی)
 [ 03:18:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت
 
مداحی های محرم