نخند | ... | |
کجاها نباید خندید؟! که دیوارت را می چیند , نخند و تو هرگز نمی خری ، نخند به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند , نخند به جارو کردن مادرت… به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سر دارد … به پارگی ریز جوراب کسی درمجلسی به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان , نخند نخند که دنیا ارزشش را ندارد … که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند : همه چیز و همه کسند … بار می برند … بی خوابی می کشند … کهنه می پوشند … جار می زنند … سرما و گرما را تحمل می کنند و گاهی خجالت هم می کشند …
[چهارشنبه 1396-10-06] [ 10:12:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|