جانم امام حسن….

 مهمان نوازی امام حسن (علیه السلام)

عربی بسیار زشت‌ رو، مهمان امام حسن مجتبی (علیه السلام) گردید.

بر سر سفره غذا نشست و با حرص و اشتهای فراوان مشغول غذا خوردن شد.

از آنجا که امام بسیار کریم بود، از غذا خوردن او خرسند بود و تبسم کرد و فرمود ای عرب، ازدواج کرده‌ ای یا مجردی؟

عرض کرد ازدواج کرده ‌ام.

امام فرمود چند فرزند داری؟

عرض کرد هشت دختر دارم که شکل و قیافه من از همه بهتر است، اما آنها از من پرخورترند!

حضرت تبسم کرد و ده هزار درهم به او بخشید و گفت این سهم تو و زوجه و هشت دختری که داری.

منبع: لطائف الطوائف، صفحه 139

آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه

حرم برای تو شه کرم میسازه

موضوعات: احادیث, دهه ی فجر, حکایات, امام حسن(ع)
[جمعه 1395-12-06] [ 02:32:00 ب.ظ ]