حالا کنیز نیست
میگفت: از این زندگی سنتی خسته شده ام.
میگفت: در زندگی ما ,زن کنیز شوهر است
میگفت: تا کی بشورم وبپزم وبچه داری کنم وتوی خانه بنشینم؟؟؟
بعد برای اینکه کنیز نباشد,پایش را کرد توی یک کفش
وبچه ها را داد به شوهرش و طلاق گرفت.???
حالا او دیگر کنیز شوهرش نیست!!!

در یک شرکت ?خصوصی کار می کند
که هم منشی ?است
هم آبدارچی☕☕ وهم پیک?
هم باید برای صبحانه چهار نفر نان بخرد
هم دستشویی را تمییز کند
هم باید….
به خاطر شش صد هزار تومان, در ماه توهین میشنود, تحقیر میشود
وهیــــــــــــــچ نمی تواند بگوید

#طلاق_آفت_جامعه_امروز

موضوعات: سخنی باشما, تربیتی(خانوادگی), نصیحت..., تشبیهات, تلنگر
[یکشنبه 1396-08-07] [ 07:26:00 ب.ظ ]