شاعرانه های طلبه
شعر های عارفانه عاشقانه







اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




عشق




جستجو







کد ماوس


 
  مولا علی وقرآن ...

​⚜ کجای قرآن از علی(ع) گفته است!!!
▪️روزی معاویه وارد مکه شد، گروهی بر او وارد شدند و گفتند : آیا می دانی که ابن عباس تفسیر قرآن می کند؟
▫️معاویه گفت: خب ابن عباس پسر عموی پیغمبر است، اگر او تفسیر نکند که تفسیر کند؟!
▪️گفتند: آیات را به نفع علی بن ابیطالب تفسیر می کند و ما از این  قضیه شاکی هستیم!
▫️معاویه گفت: خودم رسما وارد مجلس می شوم و بر حقانیتشان ایراد وارد می کنم.
▪️معاویه وارد مجلس تفسیر ابن عباس می شود، ابن عباس با چنان کیفیتی تفسیر آیات می کرد که معاویه هیچ جای اعتراضی ندید!

بعد از مجلس معاویه رو به ابن عباس کرد و گفت:

▫️ابن عباس تو تفسیر آیات می کنی یا فضائل علی بن ابیطالب را بازگو می کنی؟!
✨ابن عباس گفت: 

ای معاویه! خودت به من بگو: کجای قرآن است که فضائل علی بن ابیطالب نیست؟ من از تو سوال می کنم و تو پاسخ بده.
“انَّما اَنتَ مُنذِرُ و َلِکُلِ قَومِ هاد” این آیه برای کیست معاویه؟
▪️معاویه گفت : 

رسول خدا فرمود ؛ منذر این امت منم و هادی وجود علی بن ابیطالب است!

 ولی ابن عباس حتما باید این آیه را بخوانی؟!
✨ابن عباس گفت : “اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرا” بگو این آیه برای کیست معاویه؟
▪️معاویه گفت : این هم قصه ی طهارت و عصمت علی بن ابیطالب و اهل بیتش است، درست! ولی حتما باید این را بخوانی؟
✨ابن عباس گفت : “اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُه وَالَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یُوتونَ الزَّکوةَ وَ هُم راکِعون” معاویه این آیه برای کیست؟
▪️معاویه گفت : زمانی که علی بن ابیطالب انگشتر در راه خدا داد این آیه در حق علی نازل شد، قبول دارم! 

ولی حتما این را باید بخوانی؟
✨ابن عباس گفت : “عَمَّ یَتَساءَلون عَنِ النَّبَاِ العَظیم” معاویه بگو این آیه در حق کیست؟
▪️معاویه گفت : رسول خدا فرمود ؛ خبر عظیم علی بن ابیطالب است که هم مردم از او می پرسند و هم من از علی خواهم پرسید، 

ولی ابن عباس حتما باید این را بخوانی؟
✨ابن عباس گفت : “وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا” بگو ببینم این آیه برای کیست؟
▪️معاویه گفت : پیغمبر فرمود ؛ حبل الله علی بن ابیطالب است دست به دامن علی بزنید و جای دیگر نروید که گمراه میشوید. 

ولی باید همین را تفسیر کنی؟
✨ابن عباس گفت : “کَفی بِاللهِ شَهیدا بَینی وَ بَینَکُم” این آیه برای چیست معاویه؟
▪️معاویه گفت : این قصه قصه ی علم علی بن ابیطالب است که خدا همه ی علم جاری رو در سیره ی او تعریف میکند، 

ولی لازم است حتما این را بخوانی؟
✨ابن عباس گفت : “قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا و َأَبْنَاءَکُمْ و َنِسَاءَنَا و َنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ” بگو به من که این آیه برای کیست؟
▪️معاویه گفت : این هم ماجرای مباهله با اهل نجران است که خدا در این آیه علی بن ابیطالب را نفس پیغمبر میخواند،

 ولی برای مردم حتما باید همین را بخوانی؟
✨ابن عباس گفت : “ساَلَ سائِلٌ بِعَذابِ واقِع” این آیه برای چیست معاویه؟
▪️معاویه گفت : روز غدیر شخصی نزد رسول خدا آمد و گفت این سخنان از خودت بود یا از خدا؟ پیغمبر فرمود امر رسالت بود ،  شخص رو به پیغمبر کرد و گفت ؛ به خدا بگو بر من عذاب وارد کند که تحمل ولایت علی را ندارم و خداوند جلوی همگان دشمن علی را هلاک کرد، ولی

 آیا باید فقط همین آیه را بخوانی؟
✨ابن عباس گفت : “یا اَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک” این آیه دیگر برای چیست معاویه؟
▪️معاویه گفت : این هم ماجرای ابلاغ ولایت علی بن ابیطالب است قبول دارم!

 ولی این را حتما باید بازگو کنی؟
✨ابن عباس گفت : “اَلیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم” معاویه به من بگو این دگر برای کیست؟
▪️معاویه گفت : این آیه هم اکمال دیانت در پرتوی ولایت علی بن ابیطالب است

 ولی آیه ای دیگر بخوان نه اینها را !
✨ابن عباس از جا بلند شد و گفت:
ای معاویه: تو به من بگو کجای قرآن را بخوانم که فضل علی بن ابیطالب نباشد؟! کجا را بخوانم که از علی بیان نشده باشد؟!
⚡️معاویه گفت : اصلا ابن عباس از این قبیل آیات را بخوان “اِذا زُلزِلَتِ الارض زلزالها" 

ابن عباس: این آیه هم فضل علی بن ابیطالب است!

معاویه با تعجب گفت : علی در این آیه دیگر چه می کند ابن عباس؟!
✨ابن عباس گفت : آیا نشنیدی که  زلزله ای در مدینه واقع شد که همه ی مردم از شدت وحشت از خانه به در شده بودند و علی در میانشان حاضر شد و این آیه را خواند و پایش را بر زمین کوبید و فرمود: 

ای زمین ! ابوتراب به تو امر می کند آرام بگیر!
⚡️معاویه که از غضب بر خود می پیچید گفت:ابن عباس راحت بگو تا قرآن باشد، علی هم خواهد بود…
?بحار الانوار ج ۴۴ ص ۱۲۵

موضوعات: لحظه ای با علما...., عشقی, مهم, امام علی(ع), تلنگر
[سه شنبه 1396-08-09] [ 06:34:23 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بوی کباب و دل کباب ...


هر وقت میخواهيم با سيد برويم توي شهر قدمي بزنيم

 يکي دو نفر جلوتر مي روند تا اگر بوي کباب شنيدند خبرش کنند. 
حساسيت دارد به بوي کباب ،خيلي حالش بد مي شود!
يک بار خيلي اصرار کرديم که بگوید چرا؟

گفت:

«اگر در ميدان مين بودي 

و به خاطر اشتباه تو

 مين فسفري عمل مي کرد 

و بهترین دوستت برای اينکه معبر و عمليات لو نرود

 آن را مي گرفت زير شکمش و ذره ذره آب مي شد 

و در ان شرایط وحشتناک حتي داد و فریاد هم نمي زد 

و از اين ماجرا فقط بوی بدن کباب شده توی فضا می ماند
تو به اين بو حساس نمي شدی؟!
یادشان در خاطره ها و روحشان شاد

 دلیر مردانی که شجاع و جان برکف برای این خاک  جنگیدند.

موضوعات: شهیدان, حکایات, داستان های خواندنی, تشبیهات, داستانک, تلنگر, خاطره
[دوشنبه 1396-08-08] [ 10:47:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مادر ...

کسی که گهواره ات را تکان داد ؛

میتواند با دعايش دنیایت را هم تکان بدهد ؛

مراقب گرانبهاترين الماس زندگيت باش كه برای خوشبختی ات محتاج دعای خيرش هستی …

❤️مادر❤️

موضوعات: تربیتی(خانوادگی), ادبی, نصیحت..., تلنگر
 [ 07:40:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کرم ضد سیمان ...

​?‍
مردي وارد داروخانه شد وبا لهجه اي ساده گفت:

کرم ضد سيمان دارين؟

متصدي داروخانه با لحني تمسخر آميز گفت: بله که داريم کرم ضد تيرآهن و آجرم داريم حالا خارجي ميخواي يا ايراني؟

خارجيش گرونه ها گفته باشم!

مرد نگاهي به دستانش کرد و روبه روي فروشنده گرفت و گفت:
ازوقتي کارگر ساختمون شدم دستام زبر شده نميتونم دخترمو نوازش کنم…

اگه خارجيش بهتره، خارجيشو بده !

متصدی داروخانه سرش را پایین انداخت و معذرت خواهی کرد.?
☄‍☄‍☄‍☄‍☄‍☄‍
انسانيت و تقواست که سرنوشت ساز است … جايگاه شاه و گدا و دارا و ندار همه ” قبر “است… مواظب باشيم که «تقوا»بايک «تق» «وا» نرود … براي رسيدن به کبريا بايد نه “کبر” داشت نه"ريا"!!!.

موضوعات: داستان های خواندنی, تشبیهات, داستانک, تلنگر
 [ 05:55:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  قضاوت ...

پسرکی دو سیب در دست داشت
مادرش گفت:

یکی از سیب هاتو به من میدی؟
پسرک یک گاز بر این سیب زد
و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید!
سیمایش داد می زد که چقدر از پسرکش ناامید شده
اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:
بیا مامان!
این یکی ، شیرین تره!
مادر ، خشکش زد
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود.
هر قدر هم که با تجربه باشید
قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید
و بگذارید طرف ، فرصتی برای توضیح داشته باشد .

موضوعات: داستان های خواندنی, نصیحت..., تشبیهات, داستانک, تلنگر
[یکشنبه 1396-08-07] [ 10:00:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت