شاعرانه های طلبه
شعر های عارفانه عاشقانه







آذر 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30  




عشق




جستجو







کد ماوس


 
  ساعت 7عصر ...

ساعت 7عصر به وقت دل تنگی…

سپاه ایران و عراق و سوریه،داعش رو نابود کردند

ذوق و خوشی نابودی داعش داشت منو میکشت که…

غم اومد نجاتم داد….

ممنونم عباس،این بار با شهادتت نجاتم دادی…
(به قلم خودم)

موضوعات: داستانک به قلم خودم
[سه شنبه 1396-09-28] [ 07:39:10 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اذان نا محدود ...


#اذان
خیلی خیلی جالبه❤

آﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ: ﺩﺭﻃﻮﻝ24 ﺳﺎﻋﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ، ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﺫﺍﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﮐﺮﻩ ﺯﻣﯿﻦ ﻗﻄﻊ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ!

ﺻﺪﺍﯼ ﺍﺫﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﺮﻩ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯﻗﻄﻊ نمےﺸﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺑﺮﺳﺪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺭﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺁﻏﺎﺯ مےﺸﻮﺩ .

ﮔﻔﺘﻦ ﺍﺫﺍﻥ 4 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻻﺯﻡ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﺍﺭﺍﯼ 360 ﺧﻂ ﻓﺮﺿﯽ ﺍﺯﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ ﺑﻪ ﻗﻄﺐ ﺟﻨﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻌﺎﺩﻝ 360 ﺩﺭﺟﻪ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ؛ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺜﺎﻝ : ﻇﻬﺮ ﺷﺮﻋﯽ ﺩﺭﺧﻂ1 ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ، 4 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﺪﺗﺎ ﻇﻬﺮﺷﺮﻋﯽ ﺩﺭﺧﻂ 2 ﺷﺮﻭﻉ ﺷﻮﺩ،ﻭﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻣﻌﺎﺩﻝ ﺯﻣﺎﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﻂ ﯾﮏ ﺍﺫﺍﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ . ﺑﻪ ﺍین ﺗﺮﺗﯿﺐ 360 ﺿﺮﺑﺪﺭ 4ﻣﯿﺸﻮﺩ 1440 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﮐﻪ ﻣﻌﺎﺩﻝ24 ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ …..

ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻛﺒﺮ … اینجاست که خدای متعال خطاب به پیامبرش (ص) میفرماید:

“و رفعنا لک ذکرک” یعنی ذکر و یاد تو را بلند کردیم… یعنی حداقل در هر اذان که یادی از پیامبر میشود و اسم مبارکش ذکر میگردد. پس هیچ دقیقه ای روی کره ی زمین نیست مگر آنکه اسم رسول خدا آورده شود ....??

موضوعات: سخنی باشما, عجیب
[شنبه 1396-09-25] [ 07:27:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تا بهشت ...

▫️از دانایی پرسیدند:
تا بهشت چقدر
راه است؟
گفت یک قدم.
گفتند: چطور؟
گفت: یک پایتان را
که روی نفس شیطانی بگذارید
پای دیگرتان در بهشت است!

موضوعات: تربیتی(خانوادگی), ادبی, تلنگر
[جمعه 1396-09-24] [ 05:25:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  یه روز یه لره.... ...

​?? ﻟﺮﻩ ﺷﻬﻴﺪ ﻣﻴﺸﻪ ﻣﻴﺮﻥ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﺵ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻛﻨﻦ

.?

.?

.?

.?

.?

.?

.?

.?

.?

.?

.?

.?

ﺑﻪ ﺯﻧﺶ ﻣﻴﮕﻦ ﻳﻪ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺑﮕﻮ ﻣﻴﮕﻪ ﺭﻭﺯ ﺁﺧﺮ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﺮﻭ
 ﮔﻔﺖ

ﻣﻦ ﻧﺮﻡ ﺧﺎﮐﻢ ﻏﺼﺐ ﻣﻴﺸﻪ .

ﺍﮔﺮ ﺑﺮ ﮐﻒ ﭘﻮﺗﻴﻦ ﺩﺷﻤﻦ ﺫﺭﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺧﺎﮎ ﻭﻃﻨﻢ ﭼﺴﺒﻴﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ

ﺑﺎﺧﻮﻥ ﻣﻴﺸﻮﻳﻢ. (سردار شهید بروجردی)
ﺁﺭﻩ ﺭﻓﻴﻖ جوک ﻧﺒﻮﺩ ﺣﻘﻴﻘﺘﻪ?

ﺩﺭ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﻧﻘﺎﻁ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﻭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻪ ﺯﻭﺟﻬﺎﯼ ﻫﻤﺠﻨﺲ‌باز ﻭﺍﻡ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ

ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ 
ﺍﻧﻮﻗﺖ ﺻﻬﯿﻮﻧﯿﺴﺘﻬﺎ جوکش ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻮﻃﻨﺎﻥ ﭘﺎﮎ ﻗﺰﻭﯾﻨﯽ

ﻣﯿﺴﺎﺯﻧﺪ ..

ﻣﺠﺘﻬﺪﯾﻦ ﺩﺍﻋﺶ ﻭ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﻼﻟﻬﺎ ﺭﺍ ﺣﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ 

ﻭﻟﯽ

ﺗﺮﻭﺭﯾﺴﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ، ﺟﮑﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﮑﺎﺭﻡ ﻣﯿﺴﺎﺯﻧﺪ …

ﻭﻫﺎﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﺳﻌﻮﺩﯼ ﺯﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﺩ ﻧﮑﺎﺡ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻋﻘﺪ 10

ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﻣﯿﺂﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
 ﻭ ﻏﺮﺑﯿﻬﺎ

ﻓﯿﻠﻢ ﻫﻤﺨﻮﺍﺑﯽ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻭ ﭘﺪﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ

ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ

 ﻭﻟﯽ ﺟﻮﮐﻬﺎﯼ ﺑﯽ ﻧﺎﻣﻮﺳﯽ ﻧﺼﯿﺐ ﻣﺮﺩﻡ ﭘﺎﮎ ﺷﻤﺎﻝ

ﮐﺸﻮﺭﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ

ﮐﺸﯿﺶ ﻫﺎﯼ ﻣﺴﯿﺤﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﭘﺎﮎ ﺷﺪﻥ ﭘﻮﻝ

ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ

 ﻭ جوک آﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺷﯿﻌﻪ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﻧﺪ …

ﺟﻬﺎﻧﮕﺸﺎﯾﺎﻥ ﺑﺰﺭگ، ﺩﺭ آﺭﺯﻭﯼ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻟﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺑﮑﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ که فرهنگ شهامت و صداقت مردمانش زبانزد عام و خاص است
ﺣﺎلا جوک ﺑﯽ

ﻓﺮﻫﻨﮕﯿﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻮﻃﻨﺎﻥ ﻟﺮ ﻣﯿﺴﺎﺯﻧﺪ …
ﻭ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯾﻢ?
???????

اگر مطلب مورد پسندتان واقع شد لطفا آن را به اشتراک بگذارید.
 به اسراییلیه میگن یه جمله بگو توش آب باشه.
میگه: لوله!!!
???

___??

?خوندن این پیام فقط دو دقیقه از وقتتون رو میگیره لطفا توجه کنید:

?میخوام همه ما یه کار خیلی بزرگ بکنیم ، یه کاری که صداش بپیچه ، کاری نداره کافیه یه ذره همت بکنیم ، از همین لحظه ، همین جا…
?حالا کار بزرگ ما چیه؟؟؟؟
?میخوایم تمام این جوک هایی که با این هزینه های هنگفت و این همه تشکیلات و با اون همه هدف مخرب ، سوی سرزمین ما روانه میشه تا خودمون تخریب فرهنگ و هویت خودمون رو اشتراک بذاریم و لایک کنیم ?
اسم? ترک، لر، کرد، عرب، بلوچ، رشتی و قزوینی و … را از توشون برداریم و

 بجاش بذاریم ،
 ===> یه وهابی <===

 اونقدر این〰〰〰 

 ==> یه اسراییلیه <==
 رو به اشتراک بذاریم که مثل بمب تو دنیا? صدا کنه

 و تو همین BBC و CNN تا یه ماهه دیگه ازش خبر بذارن ، یعنی اونقدر این متن رو نشر بدیم و تمووووم فضای مجازی رو پر کنیم
 تامجبور بشن پوشش خبری بدنش و بفهمن که ایران و ایرانی 7000ساله  شوخی نیس،
 بیش از 7000سال ، پای هر متجاوزگری رو به خاک، عقاید و فرهنگ قطع کرده و مشت محکمی به دهانشون زده ?

این کار بزرگ امروز من و تویه هموطن ایرانی 

اونا این همه هزینه کردن ? 
??اما من و تو بدون هیچ هزینه ای و تنها با چند ?کپی ?ساده میتونیم این کار بزرگ رو انجام بدیم ،

 بنام پیامبر بزرگ ، محمد رسول الله(ص) شروع به اشتراک گذاری کنیم.?

موضوعات: حکایات, تربیتی(خانوادگی), داستان های خواندنی, جمله عالمانه, تشبیهات, توجه،اطلاع رسانی..., داستانک, تلنگر, دانستنی ها, زنگ تفریح
 [ 12:18:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نماز شب ...

✨﷽✨
#نماز_شب
♥️همسر شهید چمران :
?وسط شب که مصطفی برای نماز شب بیدار میشد،
طاقت نمی آوردم و میگفتم :
“بسه دیگه ! استراحت کن خسته شدی “
او می گفت : ” تاجر اگر از سرمایه اش خرج کند
بالاخره ورشکست میشود باید سود در بیاورد که زندگیش بگذرد ، ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم ، ورشکست میشویم. “

?اما من که خیلی شب ها با گریه مصطفی
بیدار می شدم کوتاه نمی آمدم و می گفتم :
” اگر اینها که اینقدر از شما میترسند
بفهمند این طور گریه میکنید …
مگر شما چه معصیت دارید ؟
چه گناهی دارید ؟
خدا همه چیز به شما داده،
همین که شب بلند می شوید خود یک توفیق است “
آن وقت مصطفی گریه اش هق هق می شد
و میگفت :
” آیا به خاطر این توفیق که خدا داده اورا شکر نکنم ؟

موضوعات: حکایات, داستان های خواندنی, داستانک, دانستنی ها
[شنبه 1396-09-18] [ 02:44:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  قابلیت قابل ...

مردی به پیامبر خدا،
حضرت سلیمان، مراجعه کرد و گفت:
ای پیامبر میخواهم به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی.
سلیمان گفت:
تحمل آن را نداری.
اما مرد اصــــــــــرار کرد.
سلیمان پرسید: کدام زبان؟
جواب داد: زبان گـ?ــــربه ها!
سلیمان در گوش او دمید
و عملا زبان گربه ها را آموخت..
روزی دید دو گربه با هم سخن میگفتند.
یکی گفت: غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم!
دومی گفت: نه، اما در این خانه خـ?ــــروسی هست که فردا میمیرد،
آنگاه آن را میخوریم
مرد شنید و گفت: به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید،
آنرا فروخت!

گربه آمد و از دیگری پرسید: آیا خروس مرد؟ گفت نه،
صاحبش فروختش،
امــــــــــا گـــ?ــوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد.
صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت.
گربه گرسنه آمد و پرسید آیا گوسفند مرد؟
گفت : نه! صاحبش آن را فروخت.
اما صاحبخانه خواهد مُرد
و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم!

مرد شنید و به شدت برآشفت
نزد پیامبر رفت و گفت گربه ها میگویند امروز خواهم مرد!
خواهش میکنم کاری بکن !
پیامبر پاسخ داد:

خداوند خروس را فدای تو کرد اما آنرا فروختی،
سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی،
پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن

حکمت این داستان :
خــــــــــــــــــــداوند الطاف مخفی دارد،
ما انسانها آن را درک نمی کنیم.
او بـــ ـ ـــلا را از ما دور میکند ،
و ما با نادانی خود آن را باز پس میخوانیم…!!

موضوعات: حکایات, داستان های خواندنی, داستانک
 [ 02:41:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  حدیث ...

​الإمامُ العسكريُّ عليه السلام : 
??اِدفَعِ المَسألَةَ ما وَجَدتَ التَّحَمُّلَ يُمكِنُكَ فإنّ لِكُلِّ يَومٍ رِزقا جَديدا، و اعلَمْ أنّ الإلحاحَ في المَطالِبِ يَسلُبُ البَهاءَ ، و يُورِثُ التَّعَبَ و العَناءَ ، فاصبِرْ حتّى يَفتَحَ اللّه ُ لكَ بابا يَسهُلُ الدُّخولُ فيهِ، فَما أقرَبَ الصَّنِيعَ مِنَ المَلهوفِ ، و الأمنَ مِنَ الهارِبِ المَخُوفِ ! فرُبَّما كانَتِ الغِيَرُ نَوعا مِن أدَبِ اللّه ِ ، و الحُظوظُ مَراتِبُ ، فلا تَعجَلْ على ثَمَرَةٍ لَم تُدرِكْ ، و إنّما تَنالُها في أوانِها ، و اعلَمْ أنَّ المُدَبِّرَ لكَ أعلَمُ بِالوَقتِ الذي يَصلُحُ حالُكَ فيهِ فَثِقْ بِخِيَرَتِهِ في جَميعِ اُمُورِكَ يَصلُحْ حالُكَ .

??امام عسكرى عليه السلام : تا جايى كه مى توانى تحمّل كنى دست نياز دراز مكن ؛ زيرا هر روز، روزىِ تازه اى دارد . بدان كه پافشارى در درخواست، هيبت آدمى را مى بَرد ، و رنج و سختى به بار مى آورد ؛ پس ، صبر كن تا خداوند دَرى به رويت بگشايد كه براحتى از آن وارد شوى ؛ كه چه نزديك است احسان ، به آدم اندوهناك ، و امنيت ، به آدم فرارى وحشتزده ؛ چه بسا كه دگرگونى و گرفتاريها ، نوعى تنبيه خداوند باشد و بهره ها مرحله دارند ؛ پس ، براى چيدن ميوه هاى نارس شتاب مكن ، كه به موقع آنها را خواهى چيد . بدان، آن كه تو را تدبير مى كند، بهتر مى داند كه چه وقت، بيشتر مناسب حال توست ، پس در همه كارهايت به انتخاب او اعتماد كن، تا حال و روزت سامان گيرد .

بحار الأنوار : 78/378/4

موضوعات: احادیث, حدیث
[چهارشنبه 1396-09-08] [ 03:29:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تمام دارایی... ...

​تو شمال شهر تهران ،یه قنادی باز شد .

فقط پولدارا میتونستن اونجا خرید کنن 

،یه روز که تعدادی از پولدارا تو قنادی در حال خرید بودن 
یه گدای ژنده پوش وارد شد و تموم جیبهاشو گشت ،یه ۵۰ تومنی پیدا کرد و گذاشت رو میز ،گفت اینو شیرینی بهم بده !!!!
مدیر قنادی با دیدن این صحنه جلو اومد و به اون فقیر تعظیم کرد و با خوشحالی و لبخند ازش حال پرسید و گفت :

قربان !خیلی خوش اومدید و قنادی ما رو مزین فرمودید … پولتون رو بردارید و هر چقدر شیرینی دوست دارید انتخاب کنین !!!!
امروز مجانیه اینجا …

پولدارا ازین حرکت ناراحت شدن و اعتراض کردن که چرا با ما اینجوری برخورد نکرده ای تا حالا ؟ مدیر قنادی گفت :شما هم اگه مثل این آقا ،تموم داراییتون رو ، رو میز میذاشتین ،جلوتون تعظیم میکردم . 

❶ ﺩﺭ ﭘﻮﺷﻴﺪﻥ ﺧﻄﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ، ﺷﺐ ﺑﺎﺵ؛

❷ ﺩﺭ ﻓﺮﻭﺗﻨﻲ، ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺎﺵ؛

❸ ﺩﺭ ﻣﻬﺮ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﻲ، ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺑﺎﺵ؛

❹ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﺸﻢ ﻭ ﻏﻀﺐ، ﮐﻮﻩ ﺑﺎﺵ؛

❺ ﺩﺭ ﺳﺨﺎﻭﺕ ﻭ ﻳﺎﺭﻱ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ، ﺭﻭﺩ ﺑﺎﺵ؛

❻ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﻣﺪﻥ ﺑﺎ ﺩﻳﮕﺮﺍن دریا باش

موضوعات: تربیتی(خانوادگی), داستان های خواندنی, تشبیهات
[چهارشنبه 1396-09-01] [ 09:29:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت