شاعرانه های طلبه
شعر های عارفانه عاشقانه







آبان 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      




عشق




جستجو







کد ماوس


 
  چوپان و نذر ...

​???

چوپانی گله را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان گردباد سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید؛ باد شاخه‌ای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می‌برد. دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گله‌ام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم:»
قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قوی‌تری دست زد و جای پایی پیدا كرد و خود را محكم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمی‌شوی كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می‌دهم و نصفی هم برای خودم.»
قدری پایین‌تر آمد. وقتی كه نزدیك تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری می‌كنی؟ آنها را خودم نگهداری می‌كنم در عوض كشك و پشم نصف گله را به تو می‌دهم.»
وقتی كمی پایین‌تر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم كه بی‌مزد نمی‌شود. كشكش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.»
وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یك غلطی كردیم. غلط زیادی كه جریمه ندارد.»

???

موضوعات: داستان های خواندنی, داستانک
[سه شنبه 1396-08-30] [ 01:59:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ان الله معنا ...


#او_با_شماست

موضوعات: عکس ها, سخنی باشما, مناجات دلانه, من و طلبگی
 [ 01:53:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نماز ...

✔️چرا نماز ازبهترین راه های ترک گناهه?

?نماز دارویی برای ترک گناه
است،اما روشن است که
دارو وقتی اثر می گذارد که
طبق دستورش مصرف شود

?درحدیث جالبی ازامام صادق علیه السلام نقل شده:
هرکس دوست دارد بداند
آیا نمازش قبول شده یانه،
بنگردکه آیا نمازش اورا ازگناهان و زشتیها باز داشته
یانه❓
به هرقدرکه نمازش،اورا از
بدیها بازداشته،
به همان قدر نمازش پذیرفته
شده است.

?:بحار،ج:82

موضوعات: تربیتی(خانوادگی), دانستنی ها
 [ 01:51:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  آقا پناهم بده ...

موضوعات: السلام علیک یا علی بن موسی ایها الرضا
[شنبه 1396-08-27] [ 09:20:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دست پر اما.... ...


مرا مرانی از درت????

موضوعات: ادبی, توجه،اطلاع رسانی..., تلنگر
 [ 07:05:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خدا ...

​توی یک جمع بی حوصله نشسته بودم 

طبق عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به جدول رسیدم 
گفتم : یک کلمه سه حرفیه، ازهمه چیز برتر است
توجمعمون یه بازاری بود سریع گفت:پول

تازه عروس مجلس گفت: عشق

شوهرش گفت: یار

کودک دبستانی گفت: علم

بازاري پشت سرهم گفت : پول، اگه نمیشه طلا، سکه 

گفتم: ارباب! اینا نمیشه 

خسته شدم با تلخی گفتم: نه نمیشه 

مادر بزرگ گفت: مادرجان، عمر!

سیاوش که از سربازی آمده بود گفت: کار

خنده تلخی کردم و گفتم: نه. اما فهمیدم

تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید !
هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر میکنم
شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش

کشاورز بگوید: برف، لال بگوید: حرف

ناشنوا بگوید: صدا، نابینا بگوید: نور
و من هنوز در فکرم

که چرا کسی نگفت:

 ✨✨خدا ✨✨

موضوعات: حکایات, ادبی, جمله عالمانه, تشبیهات, داستانک, تلنگر, دانستنی ها
[سه شنبه 1396-08-23] [ 06:25:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ظهور ...

​#ارزش_خوندن_داره?
#تلنگرانه?
?فرض ڪن حضرت مهدی"علیه السلام"به تو ظاهر گردد?
?ظاهرت چنانی هست ڪه خجالت نڪشی❓?
?خانه ات لایق او هست ڪه مهمان گردد❓?
?لقمه ات در خور او هست …

ڪه نزدش ببری❓☹️
?پول بی شبهه و سالم ز همه داراییت …?
?آنقدر به مولا علاقه داری ڪه یڪ هدیه برایش بخری❓?
?حاضری گوشی همراه تو را چڪ بڪند❓?

با چنین شرط ڪه در حافظه 

 دستی نبری ❕?
☝️واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران

می توان خواند تو را #شیعه[ علی بن ابی طالب فاروق “علیه السلام"] ⁉️❔❕….

???
‌ این همه لاف زن و مدعے

اهل ظهور

پس چرا یار نیامد ڪه

نثارش باشیم

سالها

منتظر سیصد و اندے مرد است

انقدر مرد نبودیم ڪه

یارش باشیم

اگر آمد

خبر رفتن ما رو بدهید

به گمانم

بنا نیست ڪنارش باشیم

.

.

?الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج?

موضوعات: حرف دل نه شعر, انتظار, تلنگر
 [ 12:23:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نابودی ...

​دو چیز انسان را نابود میکند
?مشغول بودن به گذشته

?مشغول شدن به دیگران
✨?هر کس در گذشته بماند آینده را از دست می‌دهد!

و هر کس نگهبان رفتار دیگران باشد، نصفی از آسایش و راحتی خود را از دست می‌دهد!
بهترین انتقام در زندگی این است که با توکل به خدا و تلاش، به راه خود ادامه دهید و اتفاقات بد را فراموش کنید.

به هیچکس اجازه ندهید از تماشای رنج شما لذت ببرد!

شاد بودن را سرمشق زندگی خود قرار دهید که بدون توکل به خدا میسر نیست.

موضوعات: احادیث, تلنگر
[دوشنبه 1396-08-22] [ 08:57:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نماینده ی دروغگو ...

​❣
معلم سر كلاس به يكي از شاگردان

گفت درس چوپان دروغگو را بخوان.

بچه زد زير گريه و گفت : نمي توانم آقا معلم!

معلم پرسيد: چرا؟

بچه پاسخ داد: آقا! پدرم اين صفحه را از كتابم پاره كرده.

معلم بر آشفت و جويا شد: به چه دليل؟

پسره با لحني لرزان گفت : آقا معلم!

پدرم چوپان است. از خواندن اين درس سخت خشمگين شد و رو به من گفت:

من و پدرم و پدر بزرگم و بسياري از پيامبران چوپان بوديم و هيچ پيامبري دروغگو نبوده است.

اما يك نفر در ده ما پيدا شد و گفت به من راي بدهيد تا براي شما مدرسه بسازم، خانه بهداشت درست كنم ، به روستا جاده كشي كنم و برای فرزندانتان شغل ايجاد كنم.

ما هم باور كرديم و به او راي داديم و آقا شد نماينده ی ما و به هيچيك از حرف هايش هم عمل نكرد و جواب سلام مان را هم نمي دهد.

.

به معلمت بگو اين صفحه را پاره كردم تا

به جاي چوپان درغگو درس جديد:

” نماينده دروغگو ” را تدريس كند

موضوعات: تربیتی(خانوادگی), ادبی, داستان های خواندنی, داستانک
[یکشنبه 1396-08-21] [ 12:51:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چقدر خوب است ...


یامهدی ادرکنے…
☄چقدر خوب است ڪه
دستانم بجاے لاڪ جیغ،ساق دارند و
پیشانے ام بجاے تارهاے رنگ شده، زیر سایه ے چادرم آرام گرفته …
???????????
☄خوب است که نگاهم بجاے هرزگے به قدمهایم دوخته شدند و
نقاشے نڪرده ام آنچه را ڪه باید ساده و بے آلایش باشد….
???????????
☄جایے خواندم #زنان‌شیعه‌ناموس‌امام‌زمانند!!!
چقدر لذّتبخش است ڪه پسوند نامم شمایید،
☄پس تمام تلاشم را میڪنم تا بدنامے ببار نیاورم آقــا …
???????????
☄امّا تلخ است غربت?،
ُ درد است تنهایے در این راه… ولے همانقدرشیرین است ڪه این غربت بوے شما را میدهد…
و چه درد شیرینیست #انتظاردیدنتان!!!

☄باباے غریبان!نرسید وقت آمدنتان؟؟؟
☘?☘?☘?☘?☘?☘
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج?

موضوعات: انتظار, ادبی
 [ 12:36:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  خدا کریمه ولی حساب کتاب داره ...

#استاد_مثال_آقای_قرائتی???

حاج آقا قرائتی تعریف میکردند که:

? فـردی گناهکار بود و به او تذکر دادم او هم جواب داد و گفت:

ای بابا حاج آقـا فکر کنـم تو خــدا را نمیشناسـی
?خــدا خیلـی خیلـی بخشنده و کــریمه!!! ❣️

استاد قرائتی هم که الحق و والانصاف استاد مثال هستند پاسخ داد: ?

بانکم خیلی خیلی پول داره ولی تو بری
بگی بده میده⁉️ نــه نمیده..❗️

??چون حساب و کتاب داره..

موضوعات: ادبی, داستان های خواندنی, تشبیهات, داستانک, دانستنی ها, سخنان آقای قرائتی
[شنبه 1396-08-20] [ 06:48:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  همانی... ...

​?
روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه می‌کند. 

شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند: «استاد، چه شده كه این‌گونه اشك می‌ريزيد؟ آيا کسی به شما چیزی گفته؟»
شیخ جعفر در میان گریه‌ها گفت: «آری، یکی از لات‌های این اطراف حرفی به من زده که پریشانم کرده.» همه با نگرانی پرسیدند: «مگر چه گفته؟»
شیخ در جواب می‌گويد «او به من گفت شیخ جعفر، من همانی هستم که همه در مورد من می‌گویند.  آیا تو هم همانی هستی که همه می‌گویند؟! و اين سئوال حالم را عجيب دگرگون كرد.»
ما هم آنچه که به ظاهر نشان می دهیم بهوباطن همان هستیم؟!

موضوعات: حکایات, تربیتی(خانوادگی), لحظه ای با علما...., ادبی, داستان های خواندنی, جمله عالمانه, تشبیهات, تلنگر
 [ 06:42:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کار خدایی ...

​???
در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:«فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند.»

عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را بر کند. ابلیس به صورت پیری ظاهرالصلاح، بر مسیر او مجسم شد و گفت: «ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!»

عابد گفت: « نه، بریدن درخت اولویت دارد.»

مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند. عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت:«دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»

عابد با خود گفت: «راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت.

بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و بر گرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر بر گرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت: «کجا؟»

عابد گفت: «تا آن درخت برکنم»

ابلیس گفت: «دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند.»

عابد و ابلیس در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست!

عابد گفت: «دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟»
ابلیس گفت: «آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد. ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی.»
❤️??????❤️??? 

موضوعات: حکایات, تربیتی(خانوادگی), ادبی, داستان های خواندنی, تشبیهات, داستانک, تلنگر
[جمعه 1396-08-19] [ 09:04:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  انسان چهار زنه ...

​عرفان خسروی:

? بسیار عالی و خواندنی?
?تاجر ثروتمندی 4 زن داشت. زن چهارم را از همه بيشتر دوست داشت و برای او دائما هدایای گرانبها میخرید و بسيار مراقبش بود. زن سومش را هم دوست داشت و به او افتخار ميكرد. اما واقعيت اين است كه او زن دومش را هم بسيار دوست میداشت. او زنی بسيار مهربان بود كه دائما نگران و مراقب مرد بود. 
?اما زن اول مرد، زنی بسيار وفادار و توانا كه در حقيقت عامل اصلی ثروتمند شدن او بود اصلا مورد توجه مرد نبود. با اينكه از صميم قلب عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر به ندرت وجود او را در خانه ای كه تمام كارهايش با او بود حس میكرد.
?روزی مرد مريض شد و فهميد كه به زودی خواهد مرد. به دارايی زياد و زندگی مرفه خود انديشيد و با خود گفت: من اكنون 4 زن دارم، ببینم آیا از بین اینها کسی حاضر است در این سفر همراه من باشد. بنابرين تصميم گرفت با زنانش حرف بزند.
?اول سراغ زن چهارم رفت و گفت: من تو را از همه بيشتر دوست دارم و انواع راحتی را برايت فراهم کردم، حالا در برابر اين همه محبت من آيا در مرگ با من همراه میشوی تا تنها نمانم؟ زن به سرعت گفت: هرگز همين يك كلمه و مرد را رها كرد. ناچار با قلبی شكسته نزد زن سوم رفت و گفت: من در زندگي ترا بسيار دوست داشتم آيا در اين سفر همراه من خواهی آمد؟ زن گفت  البته كه نه من جوانم و بعد از تو دوباره ازدواج میكنم, قلب مرد يخ كرد. تاجر سراغ زن دوم رفت و گفت: تو هميشه به من كمك كرده ای و در مخاطرات همراه من بودی میتوانی در مرگ نیز همراه من باشی؟ زن گفت: اين فرق دارد من نهايتا میتوانم تا قبرستان همراه تو باشم اما در مرگ متاسفم, گويي صاعقه ای به قلب مرد آتش زد.
?در همين حين صدايی او را به خود آورد: من با تو میمانم، هرجا كه بروی تاجر نگاهش كرد، زن اول بود كه پوست و استخوان شده بود، غم سراسر وجودش را تيره و ناخوش كرده بود و زيبايی و نشاطی برايش نمانده بود. تاجر سرش را به زير انداخت و آرام گفت: بايد آن روزهايی كه میتوانستم به تو توجه ميكردم و مراقبت بودم.  
?در حقيقت همه ما چهار زن داريم!
?زن چهارم بدن ماست. مهم نيست چقدر زمان و پول صرف زيبا كردن او بكنيم, وقت مرگ اول از همه او ما را ترک میكند.

?زن سوم دارايی هاي ماست. هر چقدر هم برايمان عزيز باشند وقتی بميريم به دست ديگران خواهد افتاد.

?زن دوم خانواده و دوستان ما هستند. هر چقدر هم صميمي و عزيز باشند، وقت مردن نهايتا تا سر مزار كنارمان خواهند ماند.
?زن اول روح ماست. غالبا به آن بی توجهيم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست می كنيم. او ضامن توانمندی های ماست اما ما ضعيف و درمانده رهايش كرده ايم تا روزی كه قرار است همراه ما باشد اما ديگر هيچ قدرت و توانی برايش باقی نمانده است!

موضوعات: داستان های خواندنی, تشبیهات, داستانک, تلنگر
 [ 08:31:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خاک ...

​?به خدا گفتم!

چرا مرا از خاک آفریدی؟

چرا از آتش نيستم !؟

تا هرکه قصد داشت بامن بازی کند،

او را بسوزانم 

خدا گفت: تو را از خاک آفريدم

تا بسازي ! . . . نه بسوزاني !

تو را از خاک، از عنصري برتر ساختم . . . تا با آب گـِل شوي و زندگي ببخشي . . . از خاک آفریدم تا اگر آتشت زنند ! . . . بازهم زندگي کني و پخته تر شوي . . . باخاک ساختمت تا همراه باد برقصي . . . تا اگر هزار بار تو را بازی دادند، تو برخيزي ! . . . سر برآوري ! . . .

در قلبت دانهٔ عشق بکاري ! . . .

و رشد دهي و از ميوهٔ شيرينش زندگی را دگرگون سازی ! . . .

پس به خاک بودنت ببال . . .
قدر لحظه لحظه زندگیمونو بدونیم

موضوعات: حکایات, ادبی, داستان های خواندنی, داستانک
 [ 04:13:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  یوسف کعبه ...

​?????

???

??  

?

مثل علی باش…!
شخصی به نزد عالمی آمد و پرسید: با کدام استدلال، باور کنم وقتی در نماز، تیر از پای علی(ع) بیرون کشیدند، متوجه نشد؟
آن عالم به آیه 31 سوره یوسف اشاره کرد و گفت: چگونه زنان مصری با دیدن یوسف، دست خویش را بریدند و از خود غافل ماندند، در حالی که یوسف را ـ که بشری بیش نبود ـ می دیدند.
علی (ع) در نماز، محو تماشای خدای یوسف آفرین است. چگونه از خویشتن باخبر باشد؟ دانایان راز به شکوه نقاش می نگرند، نه زیبایی نقش

موضوعات: حکایات, آیا میدانید, داستان های خواندنی, جمله عالمانه, تشبیهات, داستانک, دانستنی ها
 [ 03:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  جا مانده.... ...

​شبهای جمعه مثل گدا پشت این درم
دستی بکش بخاطر زهرا، تو بر سرم
امشب که اولیا همه جمعند #کربلا
یادی بکن تو از منِ جا مانده از حرم 
#شب_جمعه حرمت آرزوست
  ‌‌

موضوعات: بوی کربلا, مناجات دلانه, من و طلبگی, عشقی, آرزو های طلبگی, سیاهی محرم
[چهارشنبه 1396-08-17] [ 09:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کم فروشی ...

کم فروشی

?چند روز پیش برای خرید شیرینی به یک قنادی رفتم. پس از انتخاب شیرینی، برای پرداخت مبلغ آن به صندوق مراجعه کردم. آقای صندوقدار مردی حدودا 50 ساله به نظر می رسید. با موهای جوگندمی، ظاهری آراسته. هنگام وزن کردن شیرینی ها، اتفاقی افتاد عجیب غریب! اتفاقی که سالهاست شاهدش نبودم.

آقای شیرینی فروش جعبه را روی ترازوی دیجیتال قرار داد، بعد با استفاده از جدول مقابلش وزن جعبه را از وزن کل کم کرد. یعنی در واقع وزن خالص شیرینی ها (Net Weight) را به دست آورد.

سپس وزن خالص را در قیمت شیرینی ضرب کرد و خطاب به من گفت: 2800 تومان قیمت شیرینی به اضافه 50 تومان پول جعبه می شود به عبارتی 2850 تومان!

نمی دانم مطلع هستید یا خیر؟ ولی بیشتر شیرینی فروشی های شهرمان، جعبه را هم به قیمت شیرینی به خلق الله می فروشند.

اما فروشنده مذکور چنین کاری نکرد. شیرینی را به قیمت شیرینی فروخت و جعبه را به قیمت جعبه. کاری که شاید در ذهن شمای خواننده عادی باشد ولی در این صنف و در این شهر به غایت نامعمول و نامعقول!

رودربایستی را کنار گذاشتم و از فروشنده پرسیدم: چرا این کار را کردید؟!

ابتدا لبخند زد و بعد که اصرار مرا دید، اشاره کرد که گوشم را نزدیک کنم. سرش را جلو آورد و با لحن دلنشینی گفت: وای بر کم فروشان! داد از کم فروشی! امان از کم فروشی

پرسیدم: «یعنی هیچ وقت وسوسه نمی شوید؟! هیچ وقت هوس نمی کنید این سود بی زحمت را…» حرفم را قطع می کند: «چرا! خیلی وقتها هوس می کنم. ولی این را که می بینم… »

و اشاره می کند به شیشه میز زیر ترازو.

چشم می دوزم به نوشته زیر شیشه:

«امان از لحظه غفلت که شاهدم هستی»

راستی ما کم فروشی نمی کنیم؟ کم فروشی کاری، کم فروشی تحصیلی، گاهی حتی کم فروشی عاطفی، کم فروشی در عبادت، کم فروشی انسانی، روزنامه خواندن در ساعت کاری و گشت و گذارهای اینترنتی و…
─═हई ईह═─

موضوعات: به توکل نام اعظمش سلام
[سه شنبه 1396-08-16] [ 08:42:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دل مردگی ...

نشست توی تاکسی دید

راننده نوار قرآن گذاشته…
گفت : آقا کسی مرده 

راننده با لبخندگفت بله

دل من و شما ….
قرآن مال مرده ها نیست

با قرآن انس بیشتری بگیریم

موضوعات: ادبی, جمله عالمانه, تشبیهات, تلنگر
 [ 07:16:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  یا علی گفتن خدا... ...


? نقل است که از پیغمبر سوال شد:یا رسول الله ما وقتی صحبتمان،حرفمان با کسی تمام میشود، پایان کلاممون، او را به خدا می سپاریم به بیان فارسی می گوییم:

خداحافظ و به زبان عربی می گوییم:فی امان الله

? اگر بدون خداحافظی کردن، وسط سخن گفتن از او جدا شویم،
نوعی بی ادبی می پنداریم…
شما وقتی در معراج با خدا هم صحبت شدید ، پایان جمله که نمی توانستید به ذات خدا عرضه بدارید:
تو را به خدا می سپارم!

?آخرین جمله ی رد و بدل شده بین شما و خدا چه بود؟
حضرت فرمودند:

پایان صحبت، خداوند سبحان به من گفت “یاعلی"،من نیز به خدای خود"یا علی” گفتم.
این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود.

?منبع:کتاب سخن خدا ص٧١ - زندگانی چهارده معصوم ص4٩ - معراج ص١٣

موضوعات: آیا میدانید, داستان های خواندنی, جمله عالمانه, امام علی(ع), داستانک, دانستنی ها
 [ 07:04:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بیایید یاد بگیریم ...

​?یاد بگیریم

از محبت دیشب پدر نگوییم در حضور کسی که پدرش در آغوش خاک آرمیده است…
یاد بگیریم

از آغوش گرم مادر نگوییم در حضور کسی که مادرش را فقط در خواب میتواند ببیند …
یاد بگیریم

گر به وصال عشقمان رسیدیم، میان انبوه جمعیت کمی دستانش را آهسته تر بفشاریم،

شاید امروز صبح کسی در فراق عشقش چشم گشوده باشد …
یاد بگیریم

اگر روزی از خنده فرزندمان به وجد آمدیم، شکرش را در تنهاییمان به جا آوریم 

نه وصف خنده اش را درجمع …

شاید کسی در حسرتش روزها را میگذراند…
یاد بگیریم

آهسته تر بخندیم، شاید کسی غمی پنهان دارد

که فقط خدا میداند…

موضوعات: تربیتی(خانوادگی), نصیحت...
 [ 06:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خدای من....من لی غیرک....؟؟؟؟ ...

​☘پروردگار من……

اگر تکیه گاهم تو نباشی

بسیار زودتر از آنچه که

در تصور آید ، فرو میریزم……
☘ مهربانا

قلبم را آنچنان متغیر کن

که دنیا را دمی بی تو نخواهم

و بال پروازم ده  تا همچون

پروانه ها ‌سبکبار باشم

و ترجمان عشق تو گردم …..
☘ پروردگارا

حالم را آنچنان کن

که با آواز خروس ها

تو را زمرمه کنم و در انتهای شب

مست باده تو باشم

و در اثنای روز برای رضای تو

انصاف بورزم و مهربانی کنم

و بندگانت را چون نشان خلقت ،

از تو دارند شایسته اکرام بدانم…..
☘ آمین یا رب العالمین ☘

موضوعات: مناجات دلانه, من و طلبگی
 [ 06:53:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  روز انسان ...

⭐️
وقتی مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند؛
و زنان شوکت زن بودنشان را،
مردان همیشه مرد میمانند
و زنان همیشه زن
و آنگاه
هر روز نه روز “زن” و نه روز “مرد”
که روز “انسان” است…

موضوعات: تربیتی(خانوادگی), ادبی, جمله عالمانه
[دوشنبه 1396-08-15] [ 02:49:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تلنگر ...

​?▪️?▪️?▪️?

?▪️?▪️

??

?

       ♻️  #تلنگر ♻️

      
? خیلیا دوست دارند خادم حرم معصومین باشند …
✅ اما تا بحال با خودت فکر کردی که آیا میتونی خادم امام غریب امام زمان(عج) باشی؟؟؟
✳️ اگه دوست داری خادم حضرت باشی براش قدمی بردار…

برای ظهورش تبلیغ کن…

به دیگران بشناسان …

کاری کن همه در همه جا به یادش باشند…
⬅️ از همه مهمتر گناه نکن…

یا لااقل با خودت توی خلوتت روز به روز کمتر گناه کن…
❇️ با خودت شرط بذار که یه گناهی رو که تا الان انجام میدادی رو فقط و فقط برای خشنودی و تعجیل در فرج آقا انجام ندی…
❇️ شاید خوندن نماز اول وقت هم گزینه خیلی مناسبی باشه که هدیه کنی به امام زمان عجل الله فرجه…

و …

پس بسم الله…..

موضوعات: تلنگر
[یکشنبه 1396-08-14] [ 06:54:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  جاودانگی ...

پادشاهی روزی به وزیر خویش گفت:

چه خوبست اگر پادشاهی جاودانه باشد

 و 

 وزیر گفت:

اگر جاودانه بود،

نوبت به تو

نمی‌رسید
#شیخ_بهائی

موضوعات: حکایات, داستان های خواندنی, جمله عالمانه, تشبیهات, داستانک, تلنگر
 [ 06:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  باطری ...


شهید هادی ذوالفقاری…
#به یاد شهیدان :)

موضوعات: شهیدان, آقا را از هر طرف بخوانی آقاست...., اقتصاد مقاومتی
 [ 06:04:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  یامهدی ...


?هنگام ظهور حضرت حجت عج آیا فقط همان 3-1-3- نفر یار با ایشان در دنیا زندگی می کنند چون می گویند آن حضرت گردن افراد بدکار را جدا می کند و فقط 3-1-3- نفر هستند یعنی فقط همان یاران با او زندگی می کنند
پاسخ
امام پدری مهربان همدمی شفیق و همراهی خیرخواه است در حجم نگاه سبز او افق ها رنگ می بازد دریغا‌ در گوش ما همواره از قهر مهدی ـ علیه السّلام ـ گفته اند و ما را از شمشیر و جوی خون او ترسانده اند و از مهر و عشق او به انسان ها و تلاش و فریادرسی او به عاشقان و منتظران خود کمتر گفته اند هیچ کس به ما نگفت که اگر او بیاید فقیران را دستگیری بی نوایان را سامان بی کسان را همدم بی همسران را همراه غافلان را تذکر گم گشتگان را راه دردمندان را درمان و در یک کلام خاک نشینان عالم را تاک نشین خواهد کرد
قهر او نیز جلوه محبت او است چه این که قهر او بر جماعتی اندک و ناچیز از معاندان و نژادپرستانی خواهد بود که علی رغم رشد فکری انسان ها در آن عصر و هدایت ها و معجزات آن حضرت و نزول مسیح از آسمان و اقتدایش به وی باز هم به او کفر می ورزند و حکومت عدلش را گردن نمی گذارند و در زمین فساد می کنند کسانی مانند صهیونیست ها که جز زبان زور هیچ زبانی نمی فهمند و این یعنی خارها را از سر راه انسان و انسانیت برداشتن و مهر در چهره قهر
آری چه سخت است مولای مهربانی را که رحمت واسع حق است و در دل او عشق به انسان ها موج می زند به چنین اتهام هایی خواندن و میر مهر را میر قهر نشان دادن1- در روایات متعددی وارد شده است که یاران حضرت 3-1-3- نفرند اما باید توجه داشت که این تعداد کارگزاران ویژه امام می باشند که هر کدام از آنان لیاقت آن را دارند که کشوری را طبق دستورات امام اداره نمایند و در واقع سپاه حضرت به این تعداد محدود نمی شود بلکه سپاهیانی چند هزار نفری دارد و از این رو در روایات سپاه چند هزاری ذکر شده است ابوبصیر می گوید مردی از اهالی کوفه از امام صادق ـ علیه السّلام ـ پرسید چند نفر با حضرت قائم عج قیام می کنند؟ مردم می گویند همراهان حضرت به تعداد سربازان پدر یعنی سی صد و سیزده نفرند امام ـ علیه السّلام ـ فرمود حضرت مهدیعج ظهور نمی کند مگر با ارتشی قوی و نیرومند و ارتش قدرتمند کمتر از ده هزار نیروی رزمنده نخواهد داشت2-
بنابراین حضرت مهدی عج 3-1-3- یار کارگزار خالص و بسیار والامقام دارد و هزاران نفر سپاه او به حساب می آیند و علاوه بر اینها تودة رنج دیده و معتقدان منتظر همه از برکات وجودی آن امام عظیم الشأن و حکومت جهانی او بهره مند می شوند و معاندان صراط الهی به سزای عملشان می رسند گفتنی است حضرت در برخورد با دشمنان از یک نوع مجازات استفاده نمی کند
نیز آن حضرت می فرماید چون حضرت اجازه قیام بگیرد سی صد و سیزده تن با او بیعت می کنند آن حضرت در مکه توقف می کند تا اینکه عدد اصحابش به ده هزار نفر برسد آن گاه به سوی مدینه حرکت می کند3-
گفتنی است رقم دوازده4- هزار نفر و صد هزار5- نفر هم در روایات آمده است پس گرچه از شمشیر مهدی عج برای خون آشامان پست و ابرقدرتان نا انسان خون و مرگ می بارد ولی برای انسانیت درد کشیده خرد شده رحمت و حیات به ارمغان می آورد از این رو قدر مسلم این است که مردم از حیث استعداد و افکار در ترقی و تکامل هستند و برای پذیرفتن حق آماده تر می گردند اکنون شنیده می شود که بسیاری از روشنفکران شرق و غرب توجه پیدا کرده اند که ادیان و مسلک های خودشان قدرت ندارند وجدان آنان را قانع سازند و در جستجوی آیینی هستند که از هرگونه عقائد فاسد و خرافات منزه باشد از طرفی از اوضاع عمومی زمان ظهور می توان پیش بینی نمود که وقتی مهدی موعود عج ظاهر شد و حقایق اسلام را به جهانیان عرضه داشت و برنامة انقلابی و اصلاحی اسلام را به سمع آنان رسانید بسیاری از مردم اسلام را قبول می کنند؛ زیرا از یک طرف استعداد مردم برای درک حقایق به حد کمال رسیده و از طرف دیگر معجزاتی را به دست امام زمان عج مشاهده می کنند و علاوه بر اینها اوضاع عمومی جهان را غیر عادی و فوق العاده می یابند و اعلام خطر رهبر انقلاب جهانی به گوششان می رسد این اوضاع سبب می شود که مردم جهان فوج فوج به دست مهدی موعود عج اسلام اختیار نمایند و از قتل نجات یابند و فقط کفار و ستمگران معاند به دست لشکر مهدی دادگستر هلاک می گردند6-
در روایات متعددی وارد شده است که یاران حضرت 3-1-3- نفرند اما باید توجه داشت که این تعداد کارگزاران ویژة امام می باشند که هر کدام از آنان لیاقت آن را دارند که کشوری را طبق دستورات امام اداره نمایند و در واقع سپاه حضرت به این تعداد محدود نمی شود بلکه سپاهیانی چند هزار نفری دارد و از این رو در روایات سپاه چند هزاری ذکر شده است
امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمودند قائم ما چون قیام کند نیروهای عقلانی توده ها را تمرکز دهد و خردها و دریافت های خلق را به کمال رساند7- بنابراین حضرت مهدی عج 3-1-3- یار کارگزار خالص و بسیار والامقام دارد و هزاران نفر سپاه او به حساب می آیند و علاوه بر اینها تودة رنج دیده و معتقدان منتظر همه از برکات وجودی آن امام عظیم الشأن و حکومت جهانی او بهره مند می شوند و معاندان صراط الهی به سزای عملشان می رسند گفتنی است حضرت در برخورد با دشمنان از یک نوع مجازات استفاده نمی کند؛ بلکه پس از اتمام حجت برخی از آنان را در جنگ نابود می سازد8- گروهی را اعدام نموده9- و گروهی را تبعید و دست برخی را قطع می کند1-0 و بسیاری را هم با عفو عمومی می بخشد
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود مهدی مردی از خاندان من است او بر طبق سنت من ـ با مخالفین ـ می جنگد چنان که من بر طبق وحی الهی می جنگیدم1-1-

مفهوم انتظار در کلام مقام معظم رهبریکلیپ

پی نوشتها
1- فصلنامه تخصصی انتظار سال دوم ش پنجم پاییز 8-1- مقالة میر مهر پورسیدآقایی ص 1-3–2

2- کمال الدین و تمام النعمة ابوجعفر محمد علی بن بابویه قمی ت 1-3-8-1- هـ ق انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین ج 2- ص 6-5-4-
3- حسن بن مطهر حلی

موضوعات: انتظار, داستان های خواندنی, داستانک, دانستنی ها
 [ 06:03:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کناه و دعا ...

?گناهانی که دعا را رد میکنند?
●بدی نیت

●دو رویی با برادران

●باور نداشتن اجابت دعا

●به تاخیر انداختن نمازهای واجب تا هنگامی که وقتشان بگذرد

●تقرب نجستن به خدا

●بد زبانی و ناسزا گویی
????

موضوعات: تربیتی(خانوادگی), انواع گناه, تشبیهات, تلنگر
 [ 06:00:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تبلت ...

​? دختری یک تبلت خریده بود.

پدرش وقتی تبلت را دید پرسید:

وقتی آنرا خریدی اولین کاری که کردی چی بود؟ 

دختر گفت: روی صفحه اش را با برچسب ضدخش پوشاندم و یک کاور هم برای جلدش خریدم.
 پدر: کسی مجبورت کرد اینکار را بکنی؟

دختر: نه!

پدر: به نظرت با این کارت به شرکت سازنده اش توهین شد؟ 

دختر: نه پدر، اتفاقا خود شرکت توصیه میکند که از کاور استفاده کنیم.
? پدر: چون تبلت زشت و بی ارزشی بود اینکار را کردی؟

دختر: اتفاقا چون دلم نمیخواهد ضربه ای بهش بخوره و از قیمت بیفته این کار را کردم. 

پدر: کاور که کشیدی زشت شد؟ 

دختر: به نظرم زشت نشد؛ ولی اگه زشت هم میشد، به حفاظتی که از تبلتم میکنه می ارزه.
? پدر نگاه با محبتی به چهره دخترش انداخت، و فقط گفت:

“حجاب” که میگن یعنی همین”
#حجاب

موضوعات: تربیتی(خانوادگی), تشبیهات, حجاب
 [ 02:18:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مساف کربلا ...

?اربعینیـے ها…

یادتان باشد ڪه

ستون به ستون را مدیون

قطره قطره خون شهیدانید
آن‌ها ڪه پشت پیراهن خاڪے نوشتند

✨مسافر ڪربلا✨

ولی هیچ گاه حرم یار را ندیدند

ولی در دامن یار جان دادند 

موضوعات: شهیدان
[شنبه 1396-08-13] [ 07:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نمازاول وقت ...

​? فواید نماز اول وقت:
۱- باعث طولانی شدن عمر می شود?
٢- نماز اول وقت 

باعث نورانی شدن چهره ی انسان می شود?
٣-نماز اول وقت

 باعث ثروتمند شدن انسان ها می شود?
۴- نماز اول وقت

 باعث برآورده شدن دعا می شود?
٥- نماز اول وقت

 باعث می شود که انسان تشنه از دنیا نرود?
۶- نماز اول وقت

 باعث آسان جان دادن می شود?
٧- نماز اول وقت

 باعث آسان شدن سؤال نکیر و منکر می‌شود?
٨- نماز اول وقت

 انسان را بهشتی می‌کند?
٩- نماز اول وقت

 باعث شفاعت پیامبر(ص) برای وى  مى شود .
? منابع
1،بحارالانوار، ج82، ص204.

2،داستان هایی از نماز اول وقت، ص 121.

3،سفینه البحار،ج 2، ص 42.

4،وسائل الشیعه، ج 3، ص 81، ح 23و ص 78، ح 1.

5،الصلاة فی الكتاب و السنة، ج 1، ص 329.

6،وسائل الشیعه، ج3، ص 90، ح16.

7،سرمایه سخنوران، ص 306.

8،سفینه البحار، ج2، ص 44.

9،اصول وافی، ج2

موضوعات: احادیث, حدیث, تربیتی(خانوادگی), آیا میدانید, نصیحت..., مهم, دانستنی ها
 [ 07:05:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عمر با عزت بهتر از زندگی با ذلت ...

​???

ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻋﻘﺎﺏ ﻭ ﮐﻼﻍ ﺍﺛﺮ ﺩﮐﺘﺮ ﺧﺎﻧﻠﺮﯼ:
ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻋﻤﺮ ﻋﻘﺎﺏ 30ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻋﻤﺮ ﮐﻼﻍ 300ﺳﺎﻝ!

ﻋﻘﺎﺑﯽ ﺩﺭ ﺑﻠﻨﺪﺍﯼ ﻗﻠﻪ ﺭﻓﯿﻌﯽ ﻻﻧﻪ ﺩﺍﺷﺖ.

ﻋﻘﺎﺏ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻋﻤﺮﺵ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻤﯿﺮﺩ!

ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ:

ﺩﺭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻗﻠﻪ ﮐﻼﻏﯽ ﻻﻧﻪ ﺩﺍﺭﺩ.

ﭼﻬﺎﺭ ﻧﺴﻞ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻋﻘﺎﺏﻫﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻼﻍ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ! ﺍﻣﺎ ﮐﻼﻍ

ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﯼ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺩ ﻧﯿﺰ ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ!!!

ﻋﻘﺎﺏ ﺩﺭ ﺩﻟﺶ ﺑﻪ ﮐﻼﻍ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩ؛

ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﮐﻼﻍ ﺑﺮﻭﺩ ﻭ ﺭﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻭﯼ ﺭﺍ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﮐﻨﺪ.

ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺑﺎﻝ ﮔﺸﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻪ

ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺩﺭﺁﻣﺪ.

ﺷﮑﻮﻩ ﻭ ﻋﻈﻤﺖ ﻋﻘﺎﺏ ﺑﺮ ﮐﺴﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﻧﺒﻮﺩ.

ﺑﺎ ﭘﺮﻭﺍﺯﺵ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﻫﯿﺎﻫﻮﯾﯽ ﺷﺪ! ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﺴﺮﺗﯽ ﺁﻣﯿﺨﺘﻪ ﺑﺎ ﺗﺮﺱ ﺑﻪ ﻻﯼ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﮔﺮﯾﺨﺘﻨﺪ!

ﺧﺮﮔﻮﺵ ﻫﺎ ﻭ ﺁﻫﻮﺍﻥ ﺳﺮﺍﺳﯿﻤﻪ ﺑﻪ ﺩﻝ ﺟﻨﮕﻞ ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮﺩﻧﺪ!

ﻭ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﯿﺮ ﺣﺮﮐﺖ ﻋﻘﺎﺏ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻧﮕﺮﯾﺴﺖ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﮔﻠﻪ ﺩﻭﯾﺪ؛

ﺍﻣﺎ ﻋﻘﺎﺏ ﺭﺍ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﺳﺮ ﺑﻮﺩ…

ﺑﻪ ﻻﻧﻪ ﮐﻼﻍ ﺭﺳﯿﺪ؛

ﮐﻼﻍ ﺑﺎ ﻭﺣﺸﺖ ﻭ ﺗﻌﺠﺐ ﺑﻪ ﻭﯼ ﻧﮕﺮﯾﺴﺖ!

ﭼﻪ ﺍﻣﺮﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﺼﯿﺐ ﺍﻭ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ؟!!

ﻋﻘﺎﺏ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻼﻍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺭﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﻃﻮﻻﻧﯿﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﯼ ﻓﺎﺵ ﮐﻨﺪ.

ﮐﻼﻍ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ:

ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﯾﺎﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ

ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻋﻤﺮ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩ؛

ﭘﺲ ﺑﺎﯾﺪ ﻋﻘﺎﺏ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺑﺎ ﺍﻭ

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﻣﺨﻮﺭ ﺍﻭ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻋﻘﺎﺏ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ!

ﺍﻣﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻼﻍ ﮐﺎﻣﻼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ.

ﻋﻘﺎﺏ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﻭﺝ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﮔﻮﺷﺖ ﺗﺎﺯﻩ ﻭ ﺁﺏ ﭼﺸﻤﻪﺳﺎﺭﺍﻥ ﮐﻮﻫﺴﺎﺭ ﺑﻮﺩ،

ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﮐﻼﻍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﺯﺩﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ! ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ!

ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪﻩﻫﺎ ﻭ ﻻﺷﻪﻫﺎ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﺏ ﻟﺠﻦ ﺳﯿﺮﺍﺏ ﻣﯽﺷﻮﺩ!!!

ﺍﻭ ﺩﺭ ﯾﮑﺮﻭﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﮐﻼﻍ، ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﺮﺩ.

ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ، ﻋﻘﺎﺏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﮐﻪ:

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﯾﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺑﻠﻨﺪﺍﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ،

ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺩﺭ ﻧِﮑﺒﺖ ﺯﻣﯿﻦ ﻋﻮﺽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ،

ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻋﻤﺮﺵ ﻓﻘﻂ ﯾﮑﺮﻭﺯ ﺑﺎﺷﺪ…
ﻋﻤﺮ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺑﺎ ﻋﺰﺕ ﺑﻪ ﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺑﺎ ﺧﻔﺖ ﺍﺳﺖ…

ﻋﻤﺮﺗﺎﻥ ﺑﺎ ﻋﺰﺕ ﻭ ﺳﺮﺍﻓﺮﺍﺯﯼ ﻭ ﺍﻗﺘﺪﺍﺭ، ﺩﺭ ﺑﻠﻨﺪﺍﯼ ﻓﻬﻢ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ ﻭ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻋﻤﻞ.

???

موضوعات: حکایات, داستان های خواندنی, تشبیهات, داستانک, دانستنی ها
 [ 06:33:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  چقد قشنگ ...

​چقدر زیباست:
ﺍﮔﺮ ﮐﻠﯿﺪ ﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﯼ ، ﻗﻔﻠﺶ ﻧﮑﻦ

ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ، ﺧﺮﺩﺵ ﻧﮑﻦ

ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﯽ ، ﺭﻫﺎﯾﺶ ﻧﮑﻦ

ﻋﺎﺷﻖ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺑﺎﺵ

ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭ

ﺍﺯ ﺗﻨﻔﺮ ، ﻣﺘﻨﻔﺮ ﺑﺎﺵ

ﺑﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ، ﻣﻬﺮ ﺑﻮﺭﺯ

ﺑﺎ ﺁﺷﺘﯽ ، ﺁﺷﺘﯽ ﮐﻦ

ﺍﺯ ﺟﺪﺍﯾﯽ ، ﺟﺪﺍ ﺑﺎﺵ

ﻭ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﺩﻟﺖ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﮐﺮﺩ،ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﺩﻟﺖ ﻧﮑﻨﺪ

موضوعات: ادبی, جمله عالمانه, تشبیهات
[پنجشنبه 1396-08-11] [ 10:54:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ملا ...

​روزی همسر ملانصرالدین از او پرسید:

فردا چه می کنی؟

گفت: اگر هوا آفتابی باشد به مزرعه می روم و اگر بارانی باشد به کوهستان می روم و علوفه جمع می کنم.

همسرش گفت: بگو ان شاءا…

او گفت: ان شاءا… ندارد فردا یا هوا آفتابی است یا بارانی.

از قضا فردا در میان راه راهزنان رسیدند و او را کتک زدند.

ملانصرالدین نه به مزرعه رسید و نه به کوهستان و مجبور شد به خانه بازگردد.

همسرش گفت: کیست؟
او جواب داد: ان شاا… منم ????

موضوعات: حکایات, داستان های خواندنی, داستانک
[چهارشنبه 1396-08-10] [ 08:38:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مصیب ...

​⚜ حکایت زیبا ازآیت الله بهجت ره
حجت الاسلام والمسلمين قدس از شاگردان آيت الله بهجت نقل مي‌كند، روزي آقاي بهجت در رابطه با بزرگواري و اغماض ائمه اطهار صلوات الله عليهم فرمودند:
در نزديكي نجف اشرف، در محل تلاقي دو رودخانه فرات و دجله آباديي است به نام «مصيب»، كه مردي شيعه براي زيارت مولاي متقيان امير المؤمنين عليه السلام از آنجا عبور مي‌كرد و مردي كه در سر راه مرد شيعه خانه داشت همواره هنگام رفت و آمد او چون مي‌دانست وي به زيارت حضرت علي عليه السلام مي‌رود او را مسخره مي‌كرد. حتي يك بار به ساحت مقدس آقا جسارت كرد، و مرد شيعه خيلي ناراحت شد. چون خدمت آقا مشرف شد خيلي بي تابي كرد و ناله زد كه:

 تو مي‌داني اين مخالف چه مي‌كند. آن شب آقا را در خواب ديد و شكايت كرد آقا فرمود: او بر ما حقي دارد كه هر چه بكند در دنيا نمي‌توانيم او را كيفر دهيم. شيعه مي‌گويد عرض كردم: آري، لابد به خاطر آن جسارتهايي كه او مي‌كند بر شما حق پيدا كرده است؟ ! حضرت فرمودند: 

بله او روزي در محل تلاقي آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه مي‌كرد، ناگهان جريان كربلا و منع آب از حضرت سيد الشهدا عليه السلام به خاطرش افتاد و پيش خود گفت: 

عمر بن سعد كار خوبي نكرد كه اينها را تشنه كشت، خوب بود به آنها آب مي‌داد بعد همه را مي‌كشت، و ناراحت شد و يك قطره اشك از چشم او ريخت، از اين جهت بر ما حقي پيدا كرد كه نمي‌توانيم او را جزا بدهيم.
آن مرد شيعه مي‌گويد: از خواب بيدار شدم، به محل برگشتم، سر راه آن سني با من برخورد كرد و با تمسخر گفت: آقا را ديدي و از طرف ما پيام رساندي؟ ! مرد شيعه گفت: 

آري پيام رساندم و پيامي دارم. او خنديد و گفت: بگو چيست؟ مرد شيعه جريان را تا آخر تعريف كرد. وقتي رسيد به فرمايش امام عليه السلام كه وي به آب نگاهي كرد و به ياد كربلا افتاد و…، مرد سني تا شنيد سر به زير افكند و كمي به فكر فرو رفت و گفت:

 خدايا، در آن زمان هيچ كس در آنجا نبود و من اين را به كسي نگفته بودم، آقا از كجا فهميد. بلافاصله گفت: أشهد أن لا إله إلا الله، و أن محمداً رسول الله، و أن علياً أميرالمؤمنين وليّ الله و وصيّ رسول الله و شيعه شد.

?ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج?

موضوعات: حکایات, داستان های خواندنی, داستانک
[سه شنبه 1396-08-09] [ 09:01:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مولا علی وقرآن ...

​⚜ کجای قرآن از علی(ع) گفته است!!!
▪️روزی معاویه وارد مکه شد، گروهی بر او وارد شدند و گفتند : آیا می دانی که ابن عباس تفسیر قرآن می کند؟
▫️معاویه گفت: خب ابن عباس پسر عموی پیغمبر است، اگر او تفسیر نکند که تفسیر کند؟!
▪️گفتند: آیات را به نفع علی بن ابیطالب تفسیر می کند و ما از این  قضیه شاکی هستیم!
▫️معاویه گفت: خودم رسما وارد مجلس می شوم و بر حقانیتشان ایراد وارد می کنم.
▪️معاویه وارد مجلس تفسیر ابن عباس می شود، ابن عباس با چنان کیفیتی تفسیر آیات می کرد که معاویه هیچ جای اعتراضی ندید!

بعد از مجلس معاویه رو به ابن عباس کرد و گفت:

▫️ابن عباس تو تفسیر آیات می کنی یا فضائل علی بن ابیطالب را بازگو می کنی؟!
✨ابن عباس گفت: 

ای معاویه! خودت به من بگو: کجای قرآن است که فضائل علی بن ابیطالب نیست؟ من از تو سوال می کنم و تو پاسخ بده.
“انَّما اَنتَ مُنذِرُ و َلِکُلِ قَومِ هاد” این آیه برای کیست معاویه؟
▪️معاویه گفت : 

رسول خدا فرمود ؛ منذر این امت منم و هادی وجود علی بن ابیطالب است!

 ولی ابن عباس حتما باید این آیه را بخوانی؟!
✨ابن عباس گفت : “اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرا” بگو این آیه برای کیست معاویه؟
▪️معاویه گفت : این هم قصه ی طهارت و عصمت علی بن ابیطالب و اهل بیتش است، درست! ولی حتما باید این را بخوانی؟
✨ابن عباس گفت : “اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُه وَالَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یُوتونَ الزَّکوةَ وَ هُم راکِعون” معاویه این آیه برای کیست؟
▪️معاویه گفت : زمانی که علی بن ابیطالب انگشتر در راه خدا داد این آیه در حق علی نازل شد، قبول دارم! 

ولی حتما این را باید بخوانی؟
✨ابن عباس گفت : “عَمَّ یَتَساءَلون عَنِ النَّبَاِ العَظیم” معاویه بگو این آیه در حق کیست؟
▪️معاویه گفت : رسول خدا فرمود ؛ خبر عظیم علی بن ابیطالب است که هم مردم از او می پرسند و هم من از علی خواهم پرسید، 

ولی ابن عباس حتما باید این را بخوانی؟
✨ابن عباس گفت : “وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا” بگو ببینم این آیه برای کیست؟
▪️معاویه گفت : پیغمبر فرمود ؛ حبل الله علی بن ابیطالب است دست به دامن علی بزنید و جای دیگر نروید که گمراه میشوید. 

ولی باید همین را تفسیر کنی؟
✨ابن عباس گفت : “کَفی بِاللهِ شَهیدا بَینی وَ بَینَکُم” این آیه برای چیست معاویه؟
▪️معاویه گفت : این قصه قصه ی علم علی بن ابیطالب است که خدا همه ی علم جاری رو در سیره ی او تعریف میکند، 

ولی لازم است حتما این را بخوانی؟
✨ابن عباس گفت : “قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا و َأَبْنَاءَکُمْ و َنِسَاءَنَا و َنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ” بگو به من که این آیه برای کیست؟
▪️معاویه گفت : این هم ماجرای مباهله با اهل نجران است که خدا در این آیه علی بن ابیطالب را نفس پیغمبر میخواند،

 ولی برای مردم حتما باید همین را بخوانی؟
✨ابن عباس گفت : “ساَلَ سائِلٌ بِعَذابِ واقِع” این آیه برای چیست معاویه؟
▪️معاویه گفت : روز غدیر شخصی نزد رسول خدا آمد و گفت این سخنان از خودت بود یا از خدا؟ پیغمبر فرمود امر رسالت بود ،  شخص رو به پیغمبر کرد و گفت ؛ به خدا بگو بر من عذاب وارد کند که تحمل ولایت علی را ندارم و خداوند جلوی همگان دشمن علی را هلاک کرد، ولی

 آیا باید فقط همین آیه را بخوانی؟
✨ابن عباس گفت : “یا اَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک” این آیه دیگر برای چیست معاویه؟
▪️معاویه گفت : این هم ماجرای ابلاغ ولایت علی بن ابیطالب است قبول دارم!

 ولی این را حتما باید بازگو کنی؟
✨ابن عباس گفت : “اَلیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم” معاویه به من بگو این دگر برای کیست؟
▪️معاویه گفت : این آیه هم اکمال دیانت در پرتوی ولایت علی بن ابیطالب است

 ولی آیه ای دیگر بخوان نه اینها را !
✨ابن عباس از جا بلند شد و گفت:
ای معاویه: تو به من بگو کجای قرآن را بخوانم که فضل علی بن ابیطالب نباشد؟! کجا را بخوانم که از علی بیان نشده باشد؟!
⚡️معاویه گفت : اصلا ابن عباس از این قبیل آیات را بخوان “اِذا زُلزِلَتِ الارض زلزالها" 

ابن عباس: این آیه هم فضل علی بن ابیطالب است!

معاویه با تعجب گفت : علی در این آیه دیگر چه می کند ابن عباس؟!
✨ابن عباس گفت : آیا نشنیدی که  زلزله ای در مدینه واقع شد که همه ی مردم از شدت وحشت از خانه به در شده بودند و علی در میانشان حاضر شد و این آیه را خواند و پایش را بر زمین کوبید و فرمود: 

ای زمین ! ابوتراب به تو امر می کند آرام بگیر!
⚡️معاویه که از غضب بر خود می پیچید گفت:ابن عباس راحت بگو تا قرآن باشد، علی هم خواهد بود…
?بحار الانوار ج ۴۴ ص ۱۲۵

موضوعات: لحظه ای با علما...., عشقی, مهم, امام علی(ع), تلنگر
 [ 06:34:23 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بوی کباب و دل کباب ...


هر وقت میخواهيم با سيد برويم توي شهر قدمي بزنيم

 يکي دو نفر جلوتر مي روند تا اگر بوي کباب شنيدند خبرش کنند. 
حساسيت دارد به بوي کباب ،خيلي حالش بد مي شود!
يک بار خيلي اصرار کرديم که بگوید چرا؟

گفت:

«اگر در ميدان مين بودي 

و به خاطر اشتباه تو

 مين فسفري عمل مي کرد 

و بهترین دوستت برای اينکه معبر و عمليات لو نرود

 آن را مي گرفت زير شکمش و ذره ذره آب مي شد 

و در ان شرایط وحشتناک حتي داد و فریاد هم نمي زد 

و از اين ماجرا فقط بوی بدن کباب شده توی فضا می ماند
تو به اين بو حساس نمي شدی؟!
یادشان در خاطره ها و روحشان شاد

 دلیر مردانی که شجاع و جان برکف برای این خاک  جنگیدند.

موضوعات: شهیدان, حکایات, داستان های خواندنی, تشبیهات, داستانک, تلنگر, خاطره
[دوشنبه 1396-08-08] [ 10:47:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مهمان نوازی ...

حکیم سعد الدین نزاری با سعدی شیرازی معاصر بود. 

این دو بزرگ با یکدیگر رفت و آمد داشتند به طوری که شیخ اجل سعدی دو بار از شیراز به دیار حکیم، قهستان رفت.
در سفری که حکیم نزاری برای دیدن سعدی به شیراز آمد، سعدی آنقدر در تجلیل و پذیرائی او تکلف ورزید و خود را به مشقت انداخت که حکیم زمان زیادی در شیراز توقف نکرد و در هنگام حرکت به سعدی گفت:

ما رفتیم ولی این شرط مهمان نوازی نبود که تو کردی

شیخ هم از این سخن درشگفت شد و پوزش خواست.
چندی بعد سعدی به دیدار حکیم به قهستان سفر کرد 

و در هنگام ورود حکیم را در مزرعه یافت که مشغول زراعت بود.
 او هم شیخ را به منزل فرستاد 

و خود بکارش ادامه داد تا فراغت حاصل کرد و به منزل رفت.
در پذیرائی از سعدی هم هیچ تکلف و تشریفاتی قائل نشد 

و در تهیه خوراک و لوازم پذیرائی چندان سادگی پیشه کرد که سعدی سه ماه در بیرجند ماند 

و چون وقت مراجعت رسید و آماده سفر شد

حکیم به بزرگان بیرجند پیغام فرستاد تا آنچه رسم تشریفات و پذیرائی است در حق سعدی بجا آورند

 و آنها نیز یکماه تمام از سعدی دعوتها نموده و پذیرائیها کردند.
چون سعدی عزم سفر کرد، حکیم به او گفت:

شرط مهمان نوازی این است 

که خالی از تکلف باشد تا مهمان را توقف میسر گردد 

نه اینکه چندان بخود زحمت دهی تا مهمان از شدت خجالت سرافکنده و پشیمان باز گردد.

موضوعات: تربیتی(خانوادگی), داستان های خواندنی
 [ 09:12:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خدایا به حق محمد وآل محمد منجی مارا بیاور ...

​?يك روز فردى يهودى بخدمت رسول خدا ص رسيده و در مقابل آن حضرت ايستاده و به او خيره شد.
✨رسول خدا ص به او فرمود: چه مى‏خواهى؟ گفت: آيا تو افضلى يا موسى؛ كه خداوند با او صحبت كرد و كتاب مقدّس تورات و عصا، و معجزاتى چون شكافته شدن دريا و سايبان ابر بر او نازل فرمود؟! فرمود: براى آدمى تعريف از خود قبيح و ناپسند است، ولى ناگزير مى‏گويم:
?وقتى آن خطا از حضرت آدم سرزد با اين جملات به سوى خداوند توبه نمود: «خداوندا به حقّ محمّد و آلش به درگاهت التماس مى‏كنم كه مرا ببخشى!»، خداوند نيز از خطايش درگذشت.
✨و نوح نبى عليه السّلام وقتى سوار كشتى شد و از غرق شدن ترسيد اين گونه دعا كرد: «خداوندا به حقّ محمّد و آلش از تو درخواست مى‏كنم مرا از غرق شدن نجات بخشى»، 

پس خداوند با عزّت و جلال نيز او را نجات داد.
?و حضرت ابراهيم وقتى در آتش افتاد گفت: «خدايا به درگاهت التماس مى‏كنم كه به حقّ محمّد و آلش مرا نجات دهى» خداوند نيز آتش را بر او سرد و سلامت ساخت.
✨و حضرت موسى چون عصايش را بر زمين انداخت- و با مشاهده آن- در دلش ترس و بيمى يافت اين گونه دعا كرد: «بار الها! به حقّ محمّد و آلش به درگاهت التماس مى‏كنم كه آسوده خاطرم فرمايى!»، و خداوند متعال نيز فرمود: مترس كه همانا تو برترى.
?اى مرد يهودى! اگر موسى عليه السّلام مرا درك كرده و به من و نبوّتم ايمان نمى‏آورد، ايمان و نبوّت او هيچ سودى برايش نداشت.
✨ اى يهودى! «مهدى» از نسل من است، همو كه چون خروج كند؛ عيسى بن مريم به يارى و كمكش نازل شود و پشت سر او نماز بخواند.
?الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
?احتجاج-ترجمه جعفرى ، ج‏1 ، ص 97 

موضوعات: احادیث, حدیث, حکایات, آیا میدانید, داستان های خواندنی, نصیحت..., مهم, دانستنی ها
 [ 08:55:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مادر ...

کسی که گهواره ات را تکان داد ؛

میتواند با دعايش دنیایت را هم تکان بدهد ؛

مراقب گرانبهاترين الماس زندگيت باش كه برای خوشبختی ات محتاج دعای خيرش هستی …

❤️مادر❤️

موضوعات: تربیتی(خانوادگی), ادبی, نصیحت..., تلنگر
 [ 07:40:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پیامبر(ص) ...

​?حدیث?
پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله:درهاى آسمان هنگام چهار پدیده به رحمت گشوده مى شود:
✅هنگام نزول باران

✅هنگامى که فرزند به چهره ی والدین خود نگاه می کند

✅هنگام گشوده شدن درب کعبه 

✅وقتى عقد ازدواج برگزار مى شود.
?من لا يحضره الفقيه،شیخ صدوق، ج‏۳،ص۳۸۳? 

موضوعات: احادیث, حدیث
 [ 07:38:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  یادآوری ...


⭕️اگر انسان سازی را سرلوحه قرار داده بودیم ،اربعین که بزرگترین حرکت انسان ساز دنیاست را بهتر اجرا میکردیم..

موضوعات: جنگ نرم, جمله عالمانه
 [ 07:26:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کوروش.... ...


کوروش زمانه را دریابید#روشنفکرنماها #سردار_ایرانی

موضوعات: عکس ها, سخنی باشما, جنگ نرم, تشبیهات
 [ 07:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کرم ضد سیمان ...

​?‍
مردي وارد داروخانه شد وبا لهجه اي ساده گفت:

کرم ضد سيمان دارين؟

متصدي داروخانه با لحني تمسخر آميز گفت: بله که داريم کرم ضد تيرآهن و آجرم داريم حالا خارجي ميخواي يا ايراني؟

خارجيش گرونه ها گفته باشم!

مرد نگاهي به دستانش کرد و روبه روي فروشنده گرفت و گفت:
ازوقتي کارگر ساختمون شدم دستام زبر شده نميتونم دخترمو نوازش کنم…

اگه خارجيش بهتره، خارجيشو بده !

متصدی داروخانه سرش را پایین انداخت و معذرت خواهی کرد.?
☄‍☄‍☄‍☄‍☄‍☄‍
انسانيت و تقواست که سرنوشت ساز است … جايگاه شاه و گدا و دارا و ندار همه ” قبر “است… مواظب باشيم که «تقوا»بايک «تق» «وا» نرود … براي رسيدن به کبريا بايد نه “کبر” داشت نه"ريا"!!!.

موضوعات: داستان های خواندنی, تشبیهات, داستانک, تلنگر
 [ 05:55:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  قضاوت ...

پسرکی دو سیب در دست داشت
مادرش گفت:

یکی از سیب هاتو به من میدی؟
پسرک یک گاز بر این سیب زد
و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید!
سیمایش داد می زد که چقدر از پسرکش ناامید شده
اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:
بیا مامان!
این یکی ، شیرین تره!
مادر ، خشکش زد
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود.
هر قدر هم که با تجربه باشید
قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید
و بگذارید طرف ، فرصتی برای توضیح داشته باشد .

موضوعات: داستان های خواندنی, نصیحت..., تشبیهات, داستانک, تلنگر
[یکشنبه 1396-08-07] [ 10:00:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  گوهر اصیل ...

ابوسعید ابوالخیر در راه بود.

 گفت: هر جا كه نظر می‌كنم، بر زمین همه گوهر ریخته 

و بر در و دیوار همه زر آویخته. كسی نمی‌بیند و كسی نمی‌چیند
گفتند: كو؟ كجاست؟

گفت: همه جاست. هر جا كه می‌توان خدمتی كرد

 یا هر جا كه می‌توان راحتی به دلی آورد

 آن جا كه غمگینی هست و آن جا كه مسكینی هست.

 آن جا كه یاری طالب محبت است و آن جا كه رفیقی محتاج محبت

موضوعات: حکایات, داستان های خواندنی, داستانک
 [ 08:49:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کنیز... ...


حالا کنیز نیست
میگفت: از این زندگی سنتی خسته شده ام.
میگفت: در زندگی ما ,زن کنیز شوهر است
میگفت: تا کی بشورم وبپزم وبچه داری کنم وتوی خانه بنشینم؟؟؟
بعد برای اینکه کنیز نباشد,پایش را کرد توی یک کفش
وبچه ها را داد به شوهرش و طلاق گرفت.???
حالا او دیگر کنیز شوهرش نیست!!!

در یک شرکت ?خصوصی کار می کند
که هم منشی ?است
هم آبدارچی☕☕ وهم پیک?
هم باید برای صبحانه چهار نفر نان بخرد
هم دستشویی را تمییز کند
هم باید….
به خاطر شش صد هزار تومان, در ماه توهین میشنود, تحقیر میشود
وهیــــــــــــــچ نمی تواند بگوید

#طلاق_آفت_جامعه_امروز

موضوعات: سخنی باشما, تربیتی(خانوادگی), نصیحت..., تشبیهات, تلنگر
 [ 07:26:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سحر ...

​?استاد فاطمے نيا :
سحرها را از دست ندهيد ؛

ولو دو رڪعت هم اگر ميتوانيد

نماز (نافله شب) بخوانيد …
در اين زمانه هم كه به بركت موبايل

و تلويزيون و… اكثر مردم تا نيمه شب

مشغول و سرگرم هستند !
سحرها را ضايع نكنيم ،

اگر نماز مستحبي هم نخوانديم ،

حداقل ده مرتبه ” يا ارحم الرّاحمين” بگوييم!
اگر آن را هم انجام ندادي اقلاً

رو به قبله بنشين و بگو:

” سبحان الله والحمدلله و لا اله الّا الله

و الله اكبر”
?اگر در چند سحر با جانت اين جمله را

بگويے ، عالمت عوض ميشود …
#نماز_شب_شب‌نشینے_با_خداست

موضوعات: سخنی باشما, تربیتی(خانوادگی), لحظه ای با علما...., آیا میدانید, نصیحت..., تلنگر
 [ 07:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  لبخند  ...

??

?

?

?

#نڪته

#تلنگر
?#لبخندبزن: وقتی با خانـواده ات دور هم جمع شـده اید.

 خیلی ها هستنـد آرزوی داشتـن خانواده را دارنـد…??
? #لبخندبزن: وقتی داری سرڪارت میروی.

خیلی ها هستند دربدر بـدنبال ڪار وشغل هستند…??

      

?#لبخندبزن: چون تو صحیح و سالم هستی.

خیلی ها هستند دارند بخاطـر بازگشت سلامتی شان میلیونها خرج میکنند…??

    

?#لبخندبزن: چون تو زنـده ای وروزی داده میشـوی وهنـوزفرصـت برای 

جبـران زمان داری…??

? #لبخندبزن: چون تو"خُـدا"را داری و اورا می پرستی وازاو طلب ڪمڪ میڪنی…??

     

?#لبخندبزن: چون “تو"خـودت هستی.

وخیلی ها آرزو دارنـد که چون"تو"باشند…??

     

?همیشه فرهنگ #لبخند را درمحیط زندگی خودت منتشرکن..‌.??
❥   ✿

?
?

?

موضوعات: تربیتی(خانوادگی), نصیحت..., تلنگر
 [ 07:19:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ما مغز داریم...از آن استفاده کنیم ...

ﯾﮏ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ” ﺳﺮ” ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ” ﻣﻐﺰ “ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ

ﺑﺎﺷﺪ، “"ﻓﻮﺭﺍ ﻣﺸﺘﻌﻞ"” ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. 

ﺍﺛﺮﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ “""ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮ “""ﺑﺎﺷﺪ.

ﻫﻤﻪ ﻣﺎ “ﺳﺮ” ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ “"ﻣﻐﺰ"” ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ. 

ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ

“"ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻧﺸان “” ﻧﺪﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﮔﺮﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ…….

بهترین جوابها …..

بهترین جواب بدگویی:سکوت

بهترین جواب خشم :صبر

بهترین جواب درد:تحمل 

بهترین جواب تنهایی:تلاش

بهترین جواب سختی:توکل 

بهترین جواب خوبی:تشکر

بهترین جواب زندگی:قناعت

بهترین جواب شکست:امیدواری….
تقدیم به بهترین ها….

برای جبران اشتباهات، به دوستانت همانقدر زمان بده که برای خودت فرصت قائل

موضوعات: تربیتی(خانوادگی), تشبیهات, داستانک, دانستنی ها
 [ 07:14:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سربازتم آقا ...


#انگیزشی #مشاوره #تربیتی #مثبت_اندیشی
سرباز پیاده در شطرنج اگر تا آخر ادامه بدهد ، وزیر میشود
ما شروع نکردیم که ببازیم ما تا تهِ تهش هستیم

موضوعات: آقا را از هر طرف بخوانی آقاست...., جمله عالمانه, نصیحت...
[شنبه 1396-08-06] [ 09:03:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  جذب به روش ابراهیم ...

خواهر شهید ابراهیم هادی می‌گفت :
? یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند، 

عده ای دنبال #دزد دویدند و موتور را زدند زمین. 

ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد،
? نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید.

ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد. 

آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. 
❓ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد. 
❤️طرف #نماز خوان شد، به #جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه #شهید شد…
‼️ اگر مثل  #ابراهیم_هادی هنر #جذب نداریم، دیگران را هم دزد نکنیم.

موضوعات: شهیدان, حکایات, داستان های خواندنی, خاطرات شهدا
 [ 07:27:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  هرگز یک ایرانی را دست کم نگیرید ...

یک ایرانی در امریکا برای شغل دوم یک کلینیک باز می کند بایک تابلو به این مضمون:

“درمان بیماری شما با 50 دلار. در صورت عدم موفقیت 100 دلار? پرداخت می شود.”

یک دکتر آمریکایی برای مسخره کردن او و کسب 100 دلار به آنجا می رود و می گوید: من حس ذائقه خود را از دست داده ام ؛ ایرانیه به دستیار خود می گوید: از داروی شماره 22 سه قطره بهش بده . دکتر دارو را می چشد اما آن را تف می کند و می گوید این دارو نیست که گازوییل است!
ایرانیه می گه شما درمان شدید!
چون طعم گازوییل را حس کردید و 50 دلار می گیرد.

چند روز بعد دکتر آمریکایی برای انتقام بر می گردد و می گوید که حافظه اش را از دست داده است.

ایرانیه به دستیار خود می گوید: از داروی شماره 22 سه قطره بهش بده . دکتر اعتراض می کند که این دارو که مربوط به ذائقه بود!
و ایرانیه می گوید شما حافظه خود را به دست آوردید و درمان شدید !!!!
و 50 دلار می گیرد.

به عنوان آخرین تلاش دکترچند روز بعد مراجعه می کند و می گوید که بینایی خود را از دست داده است.

ایرانیه می گه متاسفانه نمی توانم شما را درمان کنم، این 100 دلاری را بگیرید!

اما دکتر اعتراض می کند که این یک50دلاری است. ایرانیه می گوید شما درمان شدید و 50دلار دیگر می گیرد.

ایرانیه میزنه رو شونه دکتر آمریکایی و میگه :
هیچوقت ایرانی هارو دست کم نگیر اینو به اون ترامپ هم بگو ??

موضوعات: حکایات, طنازانه, داستانک, زنگ تفریح
 [ 06:58:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  راه رسیدن به خدا... ...


راه رسیدن به خدا?

موضوعات: حکایات, جمله عالمانه
 [ 06:43:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  زمینه ساز کربلا ...


‍ ? زمینه سازی کربلا توسط امام حسن مجتبی علیه‌السلام

☑️ در زمان حضرت مجتبی علیه‌السلام اول مؤمن به آن بزرگوار حضرت سیدالشهداء بود که قبول داشت هر چه برادرم بگوید و انجام بدهد من مطیع او هستم. این مقام شریفی بود که آن حضرت داشت و در اثر همین متابعت از برادرش بود که جریان کربلا پایه ریزی شد؛ اگر آن متابعت نبود جریان کربلا و آثاری که از عاشورا و کربلا بود، نمی‌ماند.
✖️فلذا دانشمندانی که درباره این جریان عجیب صلح زمانِ حضرت مجتبی علیه‌السلام مطالبی نوشتند، تصریح کردند به این‌که جریان عاشورای امام حسین علیه‌السلام قبل از آن‌که حسینی باشد حسنی بود! پایه‌ریزی‌اش را حضرت مجتبی علیه‌السلام کرد و طوری اوضاع و احوال جور شد که حضرت سیدالشهداء از شهادت بتواند نتیجه بگیرد، وگرنه تحملاتی که آن حضرت تا مافوق کوه‌ها کردند، اگر این مصیبات را صبر و تحمل نمی‌کردند و دست به شمشیر می‌بردند و شهید می‌شدند خودش و یارانش و حضرت سیدالشهداء و خاندان رسالت به طور کلی قتل عام شده بودند و آن آثار کربلا هم هیچ نبود؛ همه می‌گفتند همان‌طور که جنگ جمل شد، جنگ صفین شد، جنگ با خوارج شد؛ یک جنگ هم بعد از این‌ها شد و در آن جنگ همان‌هایی که این جنگ‌ها را به پا کرده بودند، از بین رفتند و تمام شد!؛ کار می‌افتاد دست مفسدین فی الارضی به نام بنی امیه و دیگر خدا می‌دانست که چه‌ها می‌شد!.

☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی رحمه الله تعالی

موضوعات: بوی کربلا, امام حسن(ع), عباس پروری, سیاهی محرم, دانستنی ها
[جمعه 1396-08-05] [ 07:16:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نه هنوز.... ...

​10

20

30 

40

50

60

70

80

90

100 ?بیام؟❔

?نه نه نیا هنو قایم نشدم یه بار دیگه بشمار

1

2

3

10

20

30

40

100

200

300

400

1000

1100

1170

1178

1200

1300

1389

1390

1396?بیام؟?

 ?نه نه نیا ….?

هنوز حاضر نیستیم…?

هنوز غرق گناهیم …?

هنوز غافلیم …?

هنوز دنیا رو چسبیدیم..?

هنوز نسبت به دین بی تفاوتیم…?

هنوز از دادن خمس و زکات خوشمون نمیاد..?

هنوز برای دربی پایتخت بیشتر منتظریم تا آمدن تو 

هنوز سرچ هامون تو شبکه و خیابون و کانال ها یه چیز دیگه است…?

هنوز حس نمیکنیم که تو غائبی و این چه فاجعه ایه..?

هنوز نفهمیدیم وجه الله پشت پرده داره میتابه رو جهان یعنی چی…?

هنوز ..

هنوز …

هنوز….???

?آقا یه بار دیگه می شمری؟!!!!!!!!!

موضوعات: انتظار, آرزو های طلبگی, تشبیهات, تلنگر
 [ 07:01:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  طلب مکن 4چیز در دنیارا ...

?‍ خیلـی زیبـاست …

❇️در دنیا چهار چیز را طلب مکن که آنها را به دست نخواهی آورد در حالی که به آنها نیازمندی

✅‍❶ عالمی که به علمش عمل کند، (اگر میخواهی دنبال چنین عالمی بگردی، نگرد) که بدون عالم خواهی ماند.

✅‍❷ عملی که بدون هیچ ریایی باشد، (اگر میخواهی دنبال چنین عملی بروی ، نرو ) که بدون عمل خواهی ماند.

✅‍❸ طعامی که هیچ شبهه ای در آن نباشد، (اگر میخواهی دنبال چنین مالی بگردی، نگرد ) که بدون طعام خواهی ماند.

✅‍❹ و دوستی که هیچ عیبی نداشته باشد ، ( اگر میخواهی دنبال چنین دوستی بگردی، نگرد) که بدون دوست خواهی ماند.

⇦ مواعظ العددیه ص169

موضوعات: احادیث, تربیتی(خانوادگی), من و طلبگی, جمله عالمانه, نصیحت..., مهم, تشبیهات, تلنگر, دانستنی ها
 [ 05:30:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بهلول.... ...

داستان کوتاه
از بهلول پرسیدند در قبرستان چه میکنی؟؟؟
او در جواب گفت:
با جمعی نشسته ام که به من آزار نمیرسانند…
حسادت نمی کنند …
تهمت نمیزنند…
دروغ نمی گویند …
طعنه نمیزنند …
خیانت نمی کنند …
قضاوت نمی کنند …
چاپلوسی نمکنند …
و بالا تر از همهء اینها ،
اگر از پیششان بروم، پشت سرم بد گویی نمی کنند …!

موضوعات: داستانک
 [ 12:48:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شجاعت ...

معلم به بچه هاگفت:
به نظرتون شجاع ترین آدما کیان؟
هرکی یه چیزی گفت
تا این که یکی از بچه ها بلند شد گفت:

شجاع ترین آدما اونان که خجالت نمیکشن
ودست پدر مادرشونو میبوسن
نه سنگ قبرشون رو…

موضوعات: حکایات, تربیتی(خانوادگی), ادبی, داستانک
[پنجشنبه 1396-08-04] [ 09:13:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  گذشت ...


?مرداب به رود گفت:
چه‌ڪردی ڪه زلالی!!؟
رود جواب داد: #گذشتم
شیرین‌ترین لذت در گذشت است
پس از بدی دیگران به خود بگذریم…?

موضوعات: من و طلبگی, نصیحت...
 [ 08:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دل بسته فانی ...


#خدایی که مارا از خاک آفرید روزی مارا به همان خاک برمی گرداند،ای آدمی به چه چیز این دنیای فانی دل بسته ای؟

موضوعات: خود شناسی, خدایی, تلنگر
 [ 08:35:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ماییم و نوای بی نوایی،بسم الله اگر حریف مایی.... ...

​این آخوندام ما رو ول نمی کنند…??

 

یکی از اساتید ریاضی دانشگاه تهران نقل می‌کرد:
 قرار بود جمع منتخبی از اساتید و نخبگان ریاضی برای شرکت در کنفرانسی بین المللی به یکی از کشور های غربی برن.
وقتی سوار هواپیما شدم دیدم یه #روحانی تو هواپیماست.??
به خودم گفتم بفرما؛ اینا سفر خارجی هم ما رو ول نمیکنن.?
رفتم پیشش نشستم بهش گفتم:حاج آقا اشتباه سوار شدید…مکه نمیره?
گفت: میدونم
گفتم: حاجی قراره ما بریم کنفرانس علمی؛ شما اشتباهی نیاین?
گفت: میدونم
دیدم کم نمیاره?
جدیدترین و پیچیده ترین مساله ریاضیمو که قرار بود تو کنفرانس مطرح کنم داخل برگه نوشتم دادم بهش، گفتم شما که داری میای کنفرانس بین المللی ریاضی اونم تو یه کشور خارجی حتما باید ریاضی بلد باشید.

اگر ریاضی بلدید این سوال رو حل کنید ، برگه رو بهش دادم و خوابیدم.
از خواب که بیدار شدم دیدم داره یه چیزایی تو برگه مینویسه.
گفتم: حاجی عجله نکن اگه بعدا هم حلش کردی من دکتر فلانی هستم از دانشگاه تهران. جوابشو بیار اونجا بده.
دوباره خوابیدم.

بیدار که شدم دیگه نمی نوشت، گفتم چی شد؟?
?برگه رو بهم داد و گفت: 

سوالت چهار راه حل داشت سه راه حل نوشتم و اون راهی هم که ننوشتم بلد بودی.?
شوکه شده بودم??

ادامه داد: این هم مساله منه اگر تونستی حلش کنی من حسن زاده آملی هستم از قم………?
بعدها فهمیدم که به ایشون لقب ذوالفنون را دادند و ایشان در تمامی علوم صاحب نظر بود.?
تا جایی که دورانی که پا تو سن نذاشته بود در هفته روزی یکبار عده ای از پروفسور های فرانسه و سایر کشور های اروپایی برای کسب علم و ریاضی و نجوم خدمت ایشان میرسیدند.?
حالا نظر این عالم بزرگ درباره رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌ای مدظله العالی:
“گوش‌تان به دهان رهبر باشد. چون ایشان گوششان به دهان حجت‌بن‌الحسن(عج) است.”

 

این جملات وقتی بیش‌تر معنا پیدا می‌کند که بدانیم صاحب تفسیر المیزان، علامه عارف آیت‌الله طباطبایی درباره شاگردش علامه حسن‌زاده فرموده‌اند:

#حسن‌زاده را کسی نشناخت جز امام زمان(عج).
#داستانک
@afg_majma_madahan313

موضوعات: حکایات, ادبی, داستان های خواندنی, داستانک
[سه شنبه 1396-08-02] [ 11:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  رقیه... ...

رقیه… رقیه کوچک!
ای یادگار تازیانه های نینوا
و
سیل سیلی کربلا!
دست های کوچکت هنوز بوی نوازش های پدر را می داد،
نگاه های معصوم و چشمان خسته ات، نور امید را به قلب عمه می تاباند

موضوعات: مسابقه ی سبک زندگی عاشورایی, ادبی, سیاهی محرم
 [ 09:34:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  یا رقیه ...


اصلا رقیه نه به خدا دختر خودت
یک شب میان کوچه بماند چه می‌کنی؟
در بین ازدحام و شلوغی بترسد و
یک تن به او کمک نرساند چه می‌کنی؟

شهادت حضرت_رقیه خاتون (س)
دُردانه #امام_حسین (ع)تسلیت
╭─┅═ঊঈ?ঊঈ═┅─╮

موضوعات: بوی کربلا, ادبی
 [ 09:26:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  یا رقیه.. ...


ایام شهادت حضرت رقیه (س) ریحانة الحسین علیه السلام تسلیت باد.

گر دخترکی پیش پـــدر ناز کند
گِرهِ کرب و بلای همه را باز کند

موضوعات: بوی کربلا
 [ 09:25:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  یا رقیه ...


❤️نام :رقیه ❤️سن :سه ساله ❤️لقب :نازدانه

سمت:حاجت دادن و حاجت روایی مردم(تمام وقت)
سابقه:بیش از 1400سال

موضوعات: مسابقه ی سبک زندگی عاشورایی, سیاهی محرم
[دوشنبه 1396-08-01] [ 10:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نمیدونم چی شد  ...

​نمیدونم دل ما خوش بود 

یا قدیما بیشتر خوش میگذشت
نمیدونم قد ما کوتاه بود 

یا قدیما برف بیشتر میومد
قدیما بیسکویت ها هم باوفا بودند “مادر”

اما الان بیسکویت ها هم بی وفا شدند “های بای”

نیومده میره.سلام خداحافظ
نمیدونم سلامتی بیشتر بود 

یا ما مریض نبودیم!
نمیدونم همه  چی داشتیم 

یا چشم و همچشمی نداشتیم
نمیدونم چی داشتیم چی نداشتیم 

اما روزای خوبی داشتیم.

موضوعات: عشقی, زنگ تفریح
 [ 09:18:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  فرهنگ ها... ...

یه ضرب المثل ایرانی:

کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من

و حالا یه ضرب المثل چینی:

تو پشت من رو بخارون، منم پشت تو رو 
تفاوت فرهنگ ها عامل پیشرفت هر جامعه ایی است

موضوعات: تربیتی(خانوادگی), نصیحت..., تشبیهات, تلنگر
 [ 07:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت